Faculty - دانشکده دامپزشکی
Associate Professor
Update: 2024-11-21
Pezhman Mahmoodi Koohi
Faculty of Veterinary Medicine / Department of Pathobiology
P.H.D dissertations
-
شناسايي ويروس هاي بيماري زاي مرتبط با كنۀ واروآ (Anderson and Trueman) Varroa destructor در كلني هاي زنبورعسل همدان
امين شجاعي برجويي 2021زنبورعسل، يكي از مهم ترين حشرات گرده افشان در سراسر دنياست. عوامل بيماري زاي متعدد از قبيل انگل هاي تك ياخته، بندپايان، قارچ ها، باكتري ها و ويروس ها، خسارت هاي زيادي را به صنعت زنبورداري تحميل مي كنند. يكي از مهم ترين انگل هاي خارجي زنبورعسل، كنۀ واروآ (Varroa destructor) است كه به واسطه ي تغذيه از همولنف مراحل مختلف زندگي زنبورعسل، سبب تضعيف اين حشره و كلني شده و همچنين مي تواند عوامل ويروسي متعددي را به ميزبان خود انتقال دهد. در سال هاي اخير، ميزان آلودگي كلني هاي زنبورعسل به ويروس هاي بيماري زا در سراسر جهان رشد چشمگيري داشته است به گونه اي كه اين عوامل بيماري زا، از دلايل مهم كاهش جمعيت زنبورعسل محسوب مي گردند. در اين مطالعه، آلودگي به كنه واروآ و ويروس هاي رايج بيماري زا در كلني هاي زنبور همدان، بررسي شد. در ادامه، تبارشناسي ويروس هايي كه بيشترين شيوع را داشتند انجام شد و با ديگر ويروس هاي گزارش شده از سراسر جهان مقايسه شدند. علاوه بر ويروس، ويژگي هاي جمعيتي كنه واروآ در سطح مرفولوژي و مولكولي نيز مورد بررسي قرار گرفته و هاپلوتيپ آن تعيين شد. نتايج نشان داد كه 80 درصد كلني هاي بررسي شده، به كنه واروآ آلوده بودند. بيشترين آلودگي به ويروس LSV با 83٫3 درصد مربوط به زنبورهاي بالغ بود. همچنين كنه هاي واروآ 43٫3 درصد آلودگي به اين ويروس را نشان دادند. كمترين آلودگي مربوط به لارو زنبور بود كه 10 درصد آن ها به ويروس LSV آلوده بودند. همچنين بيشترين آلودگي به ويروس تغيير شكل بال در زنبورهاي بالغ به ميزان 26٫6 درصد بود و آلودگي كنه ها به اين ويروس 10 درصد برآورد شد. برخلاف زنبورهاي بالغ و كنه ها، اين ويروس در هيچ يك از لاروهاي موردبررسي مشاهده نگرديد. نتايج بررسي آلودگي به ويروس فلجي حاد نشان داد كه، زنبورهاي بالغ 13٫3 درصد آلودگي به اين ويروس داشته اند. همچنين فقط در لاروهاي يك زنبورداري (3٫3 درصد) آلودگي مشاهده شد. آلودگي به ويروس فلجي حاد، نسبت به دو ويروس ديگر به ميزان كمتري بود. برخلاف ويروس تغيير شكل بال و ويروس LSV آلودگي به اين ويروس در كنه ها مشاهده نگرديد. مطالعات تبارشناسي براي دو ويروس تغيير شكل بال و ويروس LSV انجام شد. همچنين تبارشناسي كنه واروآ نشان داد كه هاپلوتيپ جمعيت كنه مورد مظالعه، از نوع K مي باشد.
Thesis summary
-
شناسايي ويروس هاي بيماري زاي مرتبط با كنه واروآ
Varroa destructor ( Anderson and Trueman ) در كلني هاي زنبور عسل همدان
امين شجاعي برجويي 2021زنبورعسل، يكي از مهم ترين حشرات گرده افشان در سراسر دنياست. عوامل بيماري زاي متعدد از قبيل انگل هاي تك ياخته، بندپايان، قارچ ها، باكتري ها و ويروس ها، خسارت هاي زيادي را به صنعت زنبورداري تحميل كرده است. يكي از مهم ترين انگل هاي خارجي زنبورعسل، كنۀ واروآ (Varroa destructor) است كه به واسطه ي تغذيه از همولنف مراحل مختلف زندگي زنبورعسل، سبب تضعيف اين حشره و كلني شده و همچنين مي تواند عوامل ويروسي متعددي را به ميزبان خود انتقال دهد. در سال هاي اخير، ميزان آلودگي كلني هاي زنبورعسل به ويروس هاي بيماري زا رشد چشمگيري داشته است به گونه اي كه اين عوامل بيماري زا، از دلايل مهم كاهش جمعيت زنبورعسل محسوب مي گردند. در اين مطالعه، آلودگي به كنه واروآ و ويروس هاي رايج بيماري زا در كلني هاي زنبور همدان، بررسي شد. در ادامه، تبارشناسي ويروس هايي كه بيشترين شيوع را داشتند انجام شد و با ديگر ويروس هاي گزارش شده از سراسر جهان مقايسه شدند. علاوه بر ويروس، ويژگي هاي جمعيتي كنه واروآ در سطح مرفولوژي و مولكولي نيز مورد بررسي قرار گرفته و هاپلوتيپ آن تعيين شد. نتايج نشان داد كه 80 درصد كلني هاي بررسي شده، به كنه واروآ آلوده بودند. بيشترين آلودگي به ويروس LSV با 83٫3 درصد مربوط به زنبورهاي بالغ بود. همچنين كنه هاي واروآ 43٫3 درصد آلودگي به اين ويروس نشان دادند. كمترين آلودگي مربوط به لارو زنبور بود كه 10 درصد آن ها به ويروس LSV آلوده بودند. همچنين بيشترين آلودگي به ويروس تغيير شكل بال در زنبورهاي بالغ به ميزان 26٫6 درصد بوده است و آلودگي كنه ها به اين ويروس 10 درصد برآورد شد. برخلاف زنبورهاي بالغ و كنه ها، اين ويروس در هيچ يك از لاروهاي موردبررسي مشاهده نگرديد. نتايج بررسي آلودگي به ويروس فلجي حاد نشان داد كه، زنبورهاي بالغ 13٫3 درصد آلودگي به اين ويروس داشته اند. همچنين فقط در لاروهاي يك زنبورداري (3٫3 درصد) آلودگي مشاهده شد. آلودگي به ويروس فلجي حاد، نسبت به دو ويروس ديگر به ميزان كمتري بوده است. برخلاف ويروس تغيير شكل بال و ويروس LSV آلودگي به اين ويروس در كنه ها مشاهده نگرديد. مطالعات تبارشناسي براي دو ويروس تغيير شكل بال و ويروس LSV انجام شد. همچنين تبارشناسي كنه واروآ نشان داد كه هاپلوتيپ جمعيت كنه، از نوع K بوده است.
Thesis summary
-
جداسازي، تعيين الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي و بررسي مولكولي عوامل حدت سويه هايتروپرلا پيوژنزجداشده از نمونه هاي باليني گاو
ايرج اشرافي تمايي 2019تروپرلاپيوژنز يكي از عوامل مهم ايجادكننده بيماري هاي چركي در گاو است كه خسارات فراواني را به صنعت دامداري وارد مي نمايد. اين باكتري باعث ايجاد پنوموني، ورم پستان، متريت، آبسه هاي كبدي، اوتيت، پريتونيت، اندوكارديت، استئوميليت، لنفادنيت و عفونت هاي رحمي در گاو و گوسفند و همچنين عفونت هاي چركي در گونه-هايحيات وحشمي شود. از اهداف مهم مطالعه حاضر، تعيين نقش تروپرلا پيوژنز در عفونت هاي رحمي، آبسه هاي جلدي و التهاب پستان در گاوداري هاي اطراف تهران و همچنين بررسي فراواني ژن هاي حدت و برخي از ژن هاي مرتبط با مقاومت آنتي بيوتيكي در جدايه هايتروپرلا پيوژنزبود. تعيين ژنوتيپ و بررسي بيان برخي از ژن هاي مرتبط با بيماري زايي در شرايط برون تني و درون تني از ديگر اهداف تحقيق بود. مواد و روش كار: در مطالعه حاضر 750 نمونه (200 نمونه از ترشحات متريت، 150 نمونه از آبسه هاي جلدي، 400 نمونه از شير ورم پستان) از 22 گاوداري در اطراف تهران اخذ گرديد و پس از كشت، با روش هاي بيوشيميايي و مولكولي مورد شناسايي قرار گرفتند. حساسيت آنتي بيوتيكيبا روش كرپي باير براي تمامي جدايه ها مشخص گرديد. همچنين با روش مولكولي هشت ژن حدت (plo, nanH, nanP, fimA, fimG, fimE, fimC, cbpA) و سه ژن مقاومت آنتي بيوتيكي (ermX, ermB, tetW)بررسي شده و با روش BOXPCR همه جدايه ها ژنوتايپينگ شده و درخت فيلوژنتيكي آن ها ترسيم گرديد. سپس تغييرات بيان چهار ژن مهم در بيماري زايي، در محيط آزمايشگاهي و مدل موشي به روشRealtime PCRموردمطالعه قرار گرفت.نتايج: با استفاده از روش هاي بيوشيميايي و مولكولي،65 جدايه ازنمونه هاي متريت، 55 جدايه ازنمونه هاي ورم پستان و 68 جدايه ازنمونه هاي آبسه هاي جلديبه عنوان باكتري تروپرلا پيوژنزشناسايي گرديد. بر اساس تغييرات آزمون هاي بيوشيميايي در بين جدايه ها، هشت بيوتيپ در جدايه هاي متريت، پنج بيوتيپ درجدايه هايورم پستان و هفت بيوتيپ هم درجدايه هايآبسه هاي جلدي مشاهده شد كه بيوتيپ هاي يك و سه ارتباط معني داري با شدت بيماري، فراواني ژن هاي حدت و برخي خصوصيات فنوتيپي داشتند. در آزمون آنتي بيوگرام بالاترين حساسيت به آنتي بيوتيك هايآمپي سيلين، آموكسي سيلين، پني سيلين، جنتامايسين، سفترياكسون و بيشترين مقاومت آنتي بيوتيكي هم به آنتي بيوتيك هاي تريمتوپريم سولفومتوكسازول، تتراسيكلين، اريترومايسين و تايلوزين
Thesis summary
-
بررسي فنوتيپي و ژنوتيپي توانايي تشكيل بيوفيلم استافيلوكوكوس اورئوس هاي جدا شده از منابع مختلف و تعيين خواص ضدبيوفيلمي تعدادي اسانس گياهي بر اين جدايه ها
آرام شريفي 2018چكيده: باكتري استافيلوكوكوس اورئوس يك باكتري فرصت طلب است كه عامل طيف وسيعي از بيماري هاي عفوني در انسان و دام مي باشد. توانايي تشكيل بيوفيلم به عنوان يك فاكتور حدت، نقش مهمي در بيماريزايي باكتري استافيلوكوكوس اورئوس دارد. در حالت بيوفيلم، مقاومت باكتري نسبت به مواد ضدباكتريايي شيميايي و فيزيكي و همچنين سيستم ايمني بدن افزايش مي يابد. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسي جنبه هاي مختلف بيوفيلم برخي از جدايه هاي باكتري استافيلوكوكوس اورئوس بود. به اين صورت كه در ابتدا توانايي تشكيل بيوفيلم جدايه هاي استافيلوكوكوس اورئوس اخذ شده از منابع انساني، دامي و غذايي با تكنيك هاي فنوتيپي مانند آزمون هاي ميكروتيتر پليت و كنگو رد آگار و روش هاي ژنوتيپي از جمله (Real time PCR) بررسي و مقايسه شد. سپس اثر اسانس گياهان آويشن دنايي، مرزه تابستانه، زيره سبز، پونه كوهي، زنيان و گلپر روي ويژگي هاي مختلف بيوفيلم باكتري استافيلوكوكوس اورئوس بررسي گرديد. از جمله مهمترين اين جنبه ها، بررسي خاصيت مهاركنندگي رشد و كشندگي، مهاركنندگي تشكيل بيوفيلم، مهاركنندگي توليد پلي ساكاريد خارج سلولي، مهاركنندگي افلوكس پمپ NorA و مهاركنندگي سيستم حد نصاب بود. در نهايت، تركيبات تشكيل دهنده اسانس ها با استفاده از كروماتوگرافي گازي مشخص شدند و همچنين با استفاده از روش كشت سلولي، ميزان سميت اسانس هاي مورد مطالعه روي محيط كشت Vero بررسي شد. در مطالعه حاضر يك واكنش Multiplex PCR جهت بررسي فراواني ژن هاي, fnbA ,clfB atlA ,icaAD و sasG طراحي گرديد. نتايج آزمون فنوتيپي نشان داد كه با تست هاي فنوتيپي، تفاوت معني داري ميان جدايه هاي اخذ شده از منابع مختلف از لحاظ توانايي تشكيل بيوفيلم وجود ندارد (P>0.05). ژن هاي وابسته به تشكيل بيوفيلم icaAD)، bap، fnbA، clfB، sasG و (atl بجز bapدر بين همه جدايه ها فراواني بالايي داشتند. ژن bap تنها در دو جدايه دامي يافت شد. نتايج قسمت دوم كار نشان داد كه همه اسانس هاي گياهي به استئناي اسانس گياه گلپر داراي خواص ضدباكتريايي و ضدبيوفيلمي قابل قبولي عليه جدايه هاي استافيلوكوكوس اورئوس و سويه استاندارد هستند. نتايج Real time PCR مربوط به افلوكس پمپ NorA، كاهش معني دار بيان اين پمپ را تحت تاثير غلظت MIC/2 اسانس هاي گياهي آويشن، مرزه، زيره، پونه و زنيان نشان داد؛ اين قضيه با استفاده از روش Chec
Thesis summary
-
تعيين تيپ ژنتيكي استافيلوكوكوس اورئوسهاي جدا شده از منابع مختلف بر اساس كاست كروموزومي SCCmec) mec) و پلي مورفيسم ژن هاي coa و spa
رضا حكيمي الني 2018تعيين تيپ استافيلوكوكوس اورئوس جهت تعيين چگونگي توزيع و اپيدميولوژي آن، ارتباط بين پاتوژن ها و طراحي روش هايي جهت كنترل بيماري هاي ناشي از آن ها امري لازم و ضروري مي باشد. هدف از مطالعه اخير، تعيين ارتباط ژنتيكي احتمالي بين جدايه هاي استافيلوكوكوس اورئوس با منابع مختلف و شناسايي مسيرهاي احتمالي انتشار عفونت با استفاده از روش هاي مولكولي و فنوتيپي بود. اين تحقيق يك مطالعه توصيفي- تحليلي بود كه در سال هاي 1393 تا 1395 انجام گرديد. جامعه هدف در اين مطالعه، 208 جدايه استافيلوكوكوس اورئوس (83 جدايه دامي، 60 جدايه انساني و 65 جدايه غذايي) بود كه همه آنها با استفاده از روش هاي فنوتيپي (بيوتايپينگ) و مولكولي شامل: (Random Amplified Polymorphic DNA (RAPD و Restriction Fragment Length Polymorphism(RFLP) بر اساس ژن هاي spa (ژن كدكننده پروتئين A) و coa (ژن كد كننده كوآگولاز) مورد تايپينگ قرار گرفتند. در ادامه، تعدادي از جدايه ها با روش هاي (Staphylococcal Cassette Chromosome mec) SCCmec، ترادف يابي يك جايگاهي ((Single-locus Sequence Typing (SLST) ژن spa و الكتروفورز در ميدان الكتريكي ضربان دار (Pulsed-field gel Electrophoresis (PFGE)) تيپ بندي شدند.آناليز پروفايل ها و رسم دندروگرام براي روش هاي RAPD-PCR و PFGE به ترتيب با استفاده از نرم افزارهاي NTSYS-PC و Gel Compar II انجام گرفت و تيپ هاي spa با نرم افزار (Applied Maths) BioNumerics 7.6 تعيين شد. از 208 جدايه استافيلوكوكوس اورئوس كه با روش بيوتايپينگ دسته بندي شدند، 96 جدايه (2/46 درصد) متعلق به بيوتيپ هاي با ميزبان خاص (Host Specific: HS) گزارش شد كه شامل 30 اكوار انساني، 23 اكوار گاوي، 30 اكوار گوسفندي و 13 اكوار مرغي بود و 90 جدايه (2/43 درصد) در گروه بيوتيپ هاي بدون ميزبان خاص (Non-host Specific: NHS) جاي گرفت و بقيه جدايه ها (6/10 درصد) در هيچ تيپي قرار نگرفتند. در روش RAPD-PCR، در مجموع 47 پروفايل مختلف مشاهده شد و در تشابه 80 درصد، 9 خوشه ايجاد شد كه بيشتر سويه هاي جدا شده از منابع مختلف در خوشه هاي مشخص قرار گرفتند. درمجموع نتايج RFLP-spa در بين 208 جدايه استافيلوكوكوس اورئوس، با استفاده از دو آنزيم HindIII و HinfI، 15 الگو و در RFLP-coa با استفاده از آنزيم AluI، 12 الگوي مختلف ايجاد شد. در روش SCCmec تايپينگ هم، بيشت
Thesis summary
Master Theses
-
جداسازي و شناسايي اشريشيا كليهاي توليدكنندهي بتالاكتامازهاي وسيع الطيف (ESBL) در نمونههاي ادراري بيماران مراجعهكننده به بيمارستانهاي شهرهمدان با استفاده از روشهاي فنوتيپي و ژنوتيپي و بررسي ارتباط آن با ايزولههاي جدا شده از جوجههاي گوشتي
مژده ذوالفقاري 2024مقاومت آنتي بيوتيكي در بين باكتري هاي پاتوژن به خصوص اشريشيا كلي به يك معضل بزرگ در امر درمان تبديل شده است. از رايج ترين مكانيسم هاي ايجاد مقاومت، توليد آنزيم هاي بتالاكتاماز وسيع الطيف (ESBL) مي باشد. با توجه به اهميت باكتري هاي توليدكننده ESBL، لازم است ميزان شيوع آن در هر ناحيه مشخص شود. هدف از انجام اين مطالعه تعيين فراواني اشريشيا كلي هاي توليدكننده ESBL در بيماران داراي عفونت ادراري در بيمارستان هاي شهرهمدان بود. براي اين منظور تعداد 100 جدايه اشريشيا كلي در طي دو سال از بيمارستان هاي شهرهمدان از بيماران داراي عفونت ادراري (n= 100) با استفاده از روشهاي معمول ميكروبيولوژي و روش ملكولي جداسازي و شناسايي شدند. جهت تعيين مقاومت دارويي ازروش انتشار ديسك و براي مشخص كردن باكتري هاي توليدكننده ESBL از روش ديسك دوتايي با استفاده از ديسك سفتازيديم، سفتازيديم-كلاولانات، سفوتاكسيم و سفوتاكسيم-كلاولانات استفاده شد. درنهايت ژن هاي مربوط به توليد آنزيمهاي بتالاكتاماز شامل blaTEM، blaSHV، blaOXA، blaCTX-M،blaFOX و blaCIT-M در جدايه هايي كه بصورت فنوتيپي توليد كننده ESBL بودند با استفاده از PCR مورد بررسي قرار گرفتند. از 100 جدايه اشريشيا كلي بالاترين ميزان مقاومت نسبت به آنتيبيوتيك سفتازيديم (33%) بوده است و براساس روش ديسك دوتايي، 40% جدايه ها توليدكننده ESBL بوده اند. بررسي ملكولي جدايه ها نشان داد كه ميزان 5/47% ژن blaCTX-M ، 5/22% ژن blaTEM ، 20% ژن blaOXA و 2/3% ژن blaCIT-M را دارا بودند اما ژن هاي blaFOX و blaSHV در هيچكدام از جدايهها مشاهده نشدند. بر اساس نتايج به دست آمده از اين مطالعه، با توجه به درصد بالاي مقاومت نسبت به آنتي بيوتيك سفتازيديم و همچنين بـه علت بالا بودن تعداد باكتري هاي توليدكننده ESBL در بيماران مبتلا به عفونت ادراري، اتخـاذ تـدابير لازم از جمله بكارگيري Antibiotic Stewardship در منطقه ضروري مي باشد
Thesis summary
-
پجداسازي و شناسايي اشريشيا كليهاي مقاوم به چند دارو (MDR) در نمونههاي ادراري بيماران مراجعهكننده به بيمارستانهاي شهرهمدان با استفاده از روشهاي فنوتيپي و ژنوتيپي و بررسي ارتباط آن با ايزولههاي جدا شده از جوجههاي گوشتي
زهرا رحيمي فر 2023عفونت مجاري ادراري (Urinary Tract Infection :UTI) يكي از شايع ترين بيماري هاي عفوني در انسان است و مي تواند در تمام گروه هاي سني رخ دهد. اشريشيا كلي يوروپاتوژن (UPEC :Uropathogenic Escherichia coli) به عنوان عامل اصلي اين عفونت شناخته مي شود. با توجه به الگوي متفاوت مقاومت آنتي بيوتيكي در باكتري اشريشيا كلي جدا شده از مناطق مختلف، بررسي و مطالعه الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي اين باكتري ضروري است. هدف از انجام اين مطالعه تعيين الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي UPECهاي جدا شده از نمونه ادرار بيماران مبتلا به عفونت ادراري مراجعه كننده به بيمارستان هاي شهر همدان به روش فنوتيپي و ژنوتيپي بود. در مطالعه حاضر به منظور تعيين مشخصات مقاومت آنتي بيوتيكي، 100 نمونه اشريشيا كلي يوروپاتوژن از نمونه هاي ادرار بيماران مراحعه كننده به بيمارستان هاي شهر همدان جداسازي و مورد بررسي قرار گرفت. تست حساسيت آنتي بيوتيكي براي جدايه هاي اشريشيا كلي يوروپاتوژن با استفاده از روش انتشار ديسك كربي بائر بر اساس دستورالعمل هاي موسسه استاندارد باليني و آزمايشگاهي (2021 ،CLSI) انجام شد. علاوه بر اين جدايه هاي مقاوم با استفاده از روش PCR از نظر داشتن ژن هاي مربوطه مقاومت آنتي بيوتيكي مورد آزمايش و مطالعه قرار گرفتند. در اين بررسي 52 جدايه معادل 52 درصد از جدايه ها به حداقل يك آنتي بيوتيك از سه دسته آنتي بيوتيكي مهم و يا بيشتر مقاومت نشان دادند و به عنوان جدايه هاي مقاوم به چند دارو (MDR :Multi Drug Resistance) در نظر گرفته شدند. بيش ترين مقاومت برعليه آنتي بيوتيك هاي كوتريموكسازول (55 درصد)، آموكسي سيلين (51 درصد)، آمپي سيلين (45 درصد) و تتراسايكلين (40 درصد) گزارش شد. شايع ترين ژن مقاومت آنتي بيوتيكي در اين جدايه ها(%29.41)aadA ،به دنبال آن ژن(%15.68 blaTEM(، (15%tetA(، (10.9%sul1( ، (10.25%)qnrS، (%3.63) dfrA1-like بوده است. به طوركلي، براي به حداقل رساندن وقوع و پراكندگي MDR در سويه هاي UPEC و ساير باكتري ها مي بايست بر روي تجويز آنتي بيوتيك مناسب در درمان UTI و نيز بررسي مداوم الگوي مقاومت انتي بيوتيكي و سويه هاي مقاوم هر منطقه نظارت و بررسي صورت گيرد.
Thesis summary
-
مطالعه احتمال باكتريمي بروسلا آبورتوس متعاقب واكسيناسيون گاوهاي
سيمنتال فلكويه بدون سابقه، با واكسن RB51
سكينه اعظمي 2022بروسلا آبورتوس يك باكتري گرم منفي و كوكوباسيل داخل سلولي اختياري از خانواده بروسلاسه است كه عامل بروسلوز گاوي، به عنوان يكي از مهمترين بيماري هاي دامي مي باشد. يكي از راه هاي اصلي كنترل و پيشگيري از اين بيماري، واكسيناسيون است. واكسن RB51 يا IRIBAواكسن اصلي مورد مصرف بر عليه بروسلوز گاوي است. امروزه در ايران واكسيناسيون گوساله هاي 4 تا 12 ماهه با دُز كامل واكسن (Full Dose IRIBA) RB51 ساخت ايران، حاوي CFU/dose109×34-10 و گوساله هاي بالاي12 ماه و گاوهاي بالغ با دُز كاهيده (Reduced Dose IRIBA) حاوي CFU/dose109× 4/3-1 صورت مي گيرد. تزريق اين واكسن ممكن است با حضور باكتري واكسن در خون (باكتريمي) همراه باشد. هدف از اين مطالعه بررسي احتمال و مدت زمان حضور باكتري بروسلا پس از واكسيناسيون با دُزهاي كامل و كاهيده در خون گاوهاي بالغي است كه سابقه واكسيناسيون عليه بروسلوز را نداشتند. در اين مطالعه از بين 500 راس گاو ماده بالغ نژاد سيمنتال- فلكويه وارداتي يك شكم زايش و با سن 15/2±2/27 ماه كه در طول عمر خود سابقه هيچ واكسيناسيون بروسلوزي را نداشتند، 50 راس به صورت تصادفي، انتخاب و سپس به دو گروه مساوي تقسيم شدند. از روز شروع مطالعه (روز صفر)، دو گروه از گاوهاي مذكور تحت تزريق واكسن IRIBA به صورت زيرجلدي قرار گرفتند. به گروه اول واكسن دُز كامل، حاوي CFU/dose109×34-10 و به گروه دوم، واكسن از نوع كاهيده، حاوي CFU/dose109× 4/3-1 تزريق شد و 32 روز بعد به هر دو گروه، واكسن دُز كامل تزريق گرديد. پس از شروع مطالعه، خون گاوها در روزهاي 3، 7، 14، 21، 28، 35، 42،49، 56 و 64 پس از واكسيناسيون اخذ شد و تمام نمونه ها با آزمون PCR جهت رديابي ژنوم باكتري بروسلا مورد ارزيابي قرار گرفتند. سپس نمونه هايي كه از نظر جنس بروسلا مثبت شدند، با استفاده از پرايمر واكسن RB51 با روش PCR آزمايش شدند. نتايج نشان داد كه ژنوم باكتري در خون، پس از واكسيناسيون قابل رديابي بود. بيشترين فراواني آن در روز 14 (گروه دُز كامل، 19 راس از 25 راس، برابر 76 درصد و گروه دُز كاهيده، 16 راس از 25 راس، برابر 7/66 درصد) و كمترين فراواني در روز 7 (گروه دُز كامل2 راس از 25 راس، برابر 8 درصد و گروه دُز كاهيده صفر راس از 25 راس، برابر صفر درصد) و روز 21 (گروه دُز كامل، 1 راس از 24 راس، برابر 2/4 درصد و گروه دُز كاهيده، 2 راس از 23
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي حضور بروسلا در نمونه هاي شير گوسفندان شهرستان دورود استان لرستان 1397
گلسا حسيني 2022چكيده: يكي از بيماري هاي مهم مشترك و خطرناك بين انسان و دام بروسلوز است. شيوع اين بيماري مشترك در دنيا بالا بوده است و در تعداد زيادي از كشورها و از جمله ايران، اين بيماري به صورت بومي ديده مي شود. هدف از اين مطالعه، بررسي آلودگي نمونه هاي شير شهرستان دورود به بروسلا و وضعيت ميزبان هاي غير اختصاصي بروسلا آبورتوس و بروسلا ملي-تنسيس با استفاده از آزمايش PCR است. 96 نمونه از شير گوسفندان شهرستان دورود استان لرستان اخذ گرديد. DNA به طور مستقيم از شير ها استخراج شد و بعد تست PCR براي همه ي نمونه ها گذاشته شد. نتايج نشان داد كه از كل 96 نمونه، 16 نمونه (66/16%) براي جنس بروسلا مثبت بودند و بعد از انجام تست PCR براي تشخيص جنس، 6 نمونه (25/6%) فقط بروسلا آبورتوس مثبت بودند، 1 نمونه (04/1 %) فقط بروسلا ملي تنسيس مثبت بود، 5 نمونه (20/5%) براي هر دو گونه بروسلا آبورتوس و بروسلا ملي تنسيس مثبت بود و 4 نمونه (16/4 %) براي ديگر گونه هاي ديگر بروسلا مثبت بودند. با توجه به نتايج مطالعه حاضر، نمونه هاي مثبت گونه ي بروسلا آبورتوس از بروسلا ملي تنسيس بيشتر بود و همچنين بعضي ازنمونه ها هم زمان به هر دو گونه بروسلا آبورتوس و بروسلا ملي تنسيس آلوده بودند. در ادامه پيشنهاد مي شود براي تشخيص باكتري بروسلا و تعيين گونه هاي بروسلا در نمونه هاي شير گله هاي گوسفند از آزمون PCR استفاده شود.
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي بروسلا در نمونه هاي شير بزهاي شهرستان بروجرد استان لرستان
فائزه قاسملو 2022چكيده: بروسلوز نام عمومي است كه براي عفونت هاي حيواني و انساني ناشي از چندين گونه از جنس بروسلا استفاده ميشود. بروسلوز يكي از مهمترين و گستردهترين بيماريهاي مشترك بين انسان و دام در جهان است. از شش گونهي بروسلا كه به عنوان عامل بيماري انسان شناخته شده است، بروسلا مليتنسيس بيشترين تاثير را بر سلامت عمومي دارد زيرا اين گونه بدخيمترين گونه است و بيشترين شيوع را در جمعيت نشخواركنندگان كوچك در بسياري از مناطق جهان دارد. گونه هاي بروسلا باكتريهاي ميله اي، كوچك و گرم منفي (5/0-7/0×6/0-5/1 ميكرومتر) هستند كه اغلب كوكوباسيل به نظر ميرسند. رايجترين راه ابتلاي انسان به اين بيماري خوردن يا نوشيدن لبنيات غيرپاستوريزه است. به دليل اقبال اخير مردم از شيرهاي با منشا نشخواركنندگان كوچك، برآن شديم كه وضعيت دفع ژنوم باكتري بروسلا در بزها به عنوان يك منبع جديد توليد شير را بررسي كنيم. در اين مطالعه، 96 نمونه شير بز از گلههاي بز 7 منطقه (اسدخاني، دره گرگ، جهان آباد، كاروانه، كناروند، شاهويران و شيشه) واقع در شهرستان بروجرد جمع آوري و براي انجام تستهاي آزمايشگاهي به دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا همدان انتقال يافت. بعد از استخراج DNA از نمونههاي شير، شناسايي جنس بروسلا و گونه هاي بروسلا مليتنسيس و بروسلا آبورتوس با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي با آزمون PCR انجام شد و در نهايت نتايج مورد بررسي قرار گرفت. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه 4/34% (33 نمونه شير) به باكتري بروسلا آلوده بودند كه بيشترين درصد آلودگي متعلق به مناطق شيشه و اسدخاني با 7/91% و 3/58% و كمترين درصد آلودگي متعلق به مناطق جهان آباد و كاروانه با مقدار فراواني 3/8% بود. شيوع حضور ژنوم گونه بروسلا مليتنسيس در منطقهي جهان آباد، كاروانه و شيشه 33/8% و همينطور شيوع حضور ژنوم گونه بروسلا آبورتورس در منطقهي شيشه 67/66% برآورد شد. حضور بروسلا در بز ميتواند نه تنها به دليل بروسلا مليتنسيس، بلكه به دليل بروسلا آبورتوس نيز ايجاد شود. نتايج مطالعه حاضر نشان ميدهد كه متاسفانه بيماري در شهرستان بروجرد و به خصوص دو منطقه تابعه شامل شيشه و اسدخاني از شيوع بالايي برخوردار است و بنابراين مراجع ذيربط بايد هرچه سريعتر در جهت كاهش شيوع اين بيماري در اين مناطق ذكر شده، اقدامات لازمه را انجام دهند.
Thesis summary
-
بررسي آلودگي به پاستورلا مولتوسيدا در نمونه هاي ريه گاوهاي كشتار شده در كشتارگاه صنعتي همدان در سال 1400
محمد آهو 2022چكيده: پاستورلا مولتوسيدا يك باكتري گرم منفي كوكوباسيل متعلق به خانواده پاستورلاسه است كه در گاو، عامل سپتي سمي هموراژيك و يكي از عوامل دخيل در تب حمل و نقل و پاستورلوز ريوي محسوب ميشود كه خسارات اقتصادي عمده اي را برصنعت دامپروري در سرتاسر جهان تحميل ميكند. مطالعه حاضر به منظور با هدف بررسي ميزان آلودگي ريه گاوهاي كشتار شده در كشتارگاه صنعتي همدان به پاستورلا مولتوسيدا انجام گرديد. بدين منظور، تعداد 100 نمونه ريه و 100 نمونه سواب نايي وابسته به همان نمونههاي ريوي، به صورت تصادفي از ريههاي به ظاهر سالم (بدون ضايعه) و ضايعهدار در فصل پاييز سال 1400 جمع آوري شد. سپس نمونهها در كنار يخ به آزمايشگاه ميكروبشناسي دانشكده پيرادامپزشكي انتقال يافت و بر روي محيط بلاد آگار به مدت 24 تا 48 ساعت در دماي 37 درجه سانتيگراد كشت داده شدند و كلني هاي مشكوك جدا و خالص سازي شد. در ادامه با استفاده از رنگ آميزي گرم، تست اكسيداز، كاتالاز و كشت بر روي محيط TSI و مكانكي اگار، 10 جدايه به عنوان جدايههاي باكتريايي مشكوك مشخص شد كه 7 (7%) جدايه متعلق به ريه و 3 (3%) جدايه متعلق به سواب بود. سپس هويت تمام جدايه هاي مشكوك به پاستورلا مولتوسيدا با استفاده از آزمون PCR و بررسي حضور ژن KMT1، مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه از مجموع 200 نمونه ريه و سواب اخذ شده، 79 نمونه از نظر رشد در محيط بلادآگار مثبت بودند و در مجموع تنها از 2 (2%) نمونه از 100 نمونه ريه، باكتري پاستورلا مولتوسيدا جدا شد. نمونه هاي مثبت از گاو هاي نر با سن 2 تا 3 سال و از ريههاي ضايعهدار جدا گرديد. نتايج اين مطالعه نشان داد كه گاوهاي كشتار شده در كشتارگاه صنعتي همدان با درصد آلودگي بسيار پاييني از پاستورلا مولتوسيدا مواجه هستند و بنابراين به نظر ميرسد اهميت ساير عفونتهاي ريوي گاو از اهميت بالاتري در منطقه برخوردار باشند.
Thesis summary
-
جداسازي استافيلوكوكوس اورئوس از نمونه هاي شير جمع آوري شده از گاوداري هاي سنتي شهرستان بهار در سال 1400
مصطفي عراقي فرد 2022چكيده: ورم پستان يكي از شايع ترين بيماريها و از نظر اقتصادي، مهمترين بيماري در صنعت پرورش گاو شيري به شمار مي آيد كه ميتواند باعث تحميل خسارت هاي اقتصادي فراوان به صنعت دامپروي شود. در ميان عوامل مسبب ورم پستان در گاو، استافيلوكوكوس اورئوس به عنوان يكي از اصليترين عوامل باكتريايي مطرح مي باشد كه اشكال مختلف ورم پستان را ايجاد ميكند و بويژه نوع تحت باليني آن از نظر اقتصادي بسيار با اهميت است. لذا مطالعه حاضر با هدف جداسازي استافيلوكوكوس اورئوس از نمونه هاي شير جمع آوري شده از گاوداري هاي سنتي شهرستان بهار در سال 1400 انجام شد. بدين منظور تعداد 127 نمونه شير از گاو هاي به ظاهر سالم جمعآوري و آزمون ورم پستان كاليفرنيايي (CMT) بر روي تمامي نمونه ها انجام شد. سپس به منظور جداسازي باكتري استافيلوكوكوس اورئوس، نمونه هاي شير بر روي محيط بلاد آگار كشت داده شدند. در ادامه جدايه هاي با استفاده از تست هاي بيوشيميايي مانند رنگآميزي گرم، تست كاتالاز و واكنش در محيط كشت مانيتول سالت آگار مورد شناسايي اوليه قرار گرفتند. سپس هويت تمام جدايه هاي مشكوك به استافيلوكوكوس اورئوس با استفاده از آزمون PCR و بررسي حضور ژن femA، مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج اين مطالعه نشان داد كه از 127 نمونه شير اخذ شده، 91 نمونه (65/71%) در CMT داراي امتياز بالا بودند. همچنين نتيجه كشت باكترياييِ 89 نمونه (08/70%) در محيط بلاد آگار مثبت بود. از 91 نمونهاي كه در CMT امتياز بالا داشتند، 77 (61/84%) نمونه از نظر كشت باكتريايي در محيط بلاد آگار مثبت بودند. در مجموع از 11 نمونه (66/8%) از 127 نمونه جمع آوري شده، باكتري استافيلوكوكوس اورئوس جدا شد كه تمامي اين نمونه ها در تست CMT نيز داراي امتياز بالا بودند. همچنين مشخص شد كه در ابتلا به ورم پستان تحت باليني، استافيلوكوكوس اورئوس با سن، سابقه ورم پستان، شرايط بهداشتي گاوداري، سابقه سقط و فاصله از زايش كمتر از 150 روز، ارتباط دارد. نتايج اين مطالعه نشان داد كه ورم پستان تحت باليني در گاوداري هاي سنتي شهرستان بهار شايع بوده و همچنين باكتري استافيلوكوكوس اورئوس به عنوان يكي از عوامل مسبب ورم پستان تحت باليني گاو در شهرستان بهار مطرح ميباشد. بنابراين پيشنهاد مي شود اقدامات بهداشتي و مديريتي به شكل مناسب و موثر تري صورت گيرد و شيوع ورم پستان تحت باليني در بي
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي اينتگرون هاي كلاس I، II و III در جدايه هاي اشريشيا كلي بدست آمده از نمونه هاي شير ورم پستان باليني گاو در شهرستان همدان
حسن علي مرادي 2022چكيده امروزه بواسطه گسترش زياد مقاومتهاي آنتيبيوتيكي، بررسي حساسيت جدايههاي باكتريايي نسبت به آنتيبيوتيكهاي مختلف و جستجوي ژنهاي دخيل در تكوين مقاومتهاي آنتيبيوتيكي از اهميت بسيار بالايي برخودار است. اين مساله بويژه در مورد باكتريهاي خانواده انتروباكترياسه بارزتر ميباشد. يكي از انواع ژنهاي موثر در اين خصوص، اينتگرونها هستند كه در زمينه انتقال مقاومتهاي دارويي نقش بسزايي دارند. در واقع اينتگرون ها اجزاي ژنتيكي متحركي هستند كه ژن هاي مقاومت دارويي را كه در كاست هاي ژني قرار دارند، بر روي پلاسميدها، كروموزوم ها و ترانسپوزون ها جابجا مي كنند و در نتيجه سبب انتقال ژنها به صورت افقي در باكتري ها و تكوين مقاومتهاي چندگانه در آن ها سبب مي شوند. لذا مطالعه حاضر با هدف جستجوي مولكولي اينتگرونهاي كلاس I، II و III در جدايه هاي اشريشيا كلي بدست آمده از نمونه هاي شير ورم پستان باليني گاو در شهرستان همدان ايران انجام شد. در اين تحقيق 62 جدايه اشريشيا كلي كه در مطالعات پيشين جداسازي و هويت آن ها بواسطه تست هاي بيوشيميايي، كشت در محيط هاي اختصاصي و PCR اختصاصي اشريشيا كلي تاييد شده بود، مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه از 62 جدايه، 31 جدايه (50%) واجد ژن اينتگرون كلاس I و 6 جدايه (68/9%) واجد اينتگرون كلاس II بودند اما هيچ يك از جدايهها از نظر اينتگرون كلاس III مثبت نبود و در ميان آن ها، 5 جدايه (06/8%) بطور همزمان ژنهاي اينتگرون كلاس I و II را دارا بودند. بدين ترتيب نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه در مجموع حدود 52 درصد از جدايههاي اشريشيا كلي مورد مطالعه، واجد حداقل يكي از ژنهاي اينتگرونها بودهاند كه نشان از شيوع درصد نسبتا بالايي از ژنهاي مرتبط با مقاومتهاي آنتيبيوتيكي در جدايههاي دامي ميباشد، هرچند نسبت به جدايههاي اشريشيا كلي انساني فراواني به مراتب كمتري را نشان ميدهد. لذا توصيه اكيد مي شود، به منظور جلوگيري از بقاء و انتشار سويههاي باكتريايي مقاوم در منطقه و انتقال احتمالي مقاومت آنتيبيوتيكي به ساير باكتري ها، به بهداشت فردي، بهداشت دام و محيط و جلوگيري از استفاده بي رويه آنتي بيوتيك ها توجه جدي صورت گيرد. همچنين پيش از انتخاب آنتيبيوتيك درماني، نسبت به انجام آزمون حساسيت آنتيبيوتيكي اقدام شود.
Thesis summary
-
جداسازي استافيلوكوكوس اورئوس از نمونه هاي شير جمع آوري شده از گاوداري هاي سنتي شهرستان فامنين در سال 1400
حسن زماني 2022چكيده ورم پستان تحت باليني به دليل كاهش ميزان توليد و كيفيت شير گاوها، منجر به خسارتهاي اقتصادي فراواني در صنعت دامداري مي شود. استافيلوكوكوس اورئوس از جمله باكتري هاي شايع و رايج در ايجاد ورم پستان تحت باليني در گاوهاي شيري مي باشد. هدف از مطالعه اخير بررسي ميزان فراواني استافيلوكوكوس اورئوس در شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان تحت باليني در گاوداري هاي سنتي شهرستان فامنين بود. در اين مطالعه، تعداد 103 نمونه شير از هفت گاوداري سنتي شهرستان فامنين اخذ شد و در كنار يخ به آزمايشگاه ميكروبيولوژي دانشكده پيرادامپزشكي انتقال يافت. ابتدا تست ورم پستان كاليفرنيا (CMT: California Mastitis Test) براي همه نمونه هاي شير انجام گرفت. سپس بر اساس روش هاي كشت و آزمون هاي بيوشيميايي، جداسازي و تشخيص اوليه استافيلوكوكوس اورئوس انجام گرفت و در نهايت براي تأييد هويت جدايه هاي مذكور، شناسايي ژن femA با استفاده از آزمون PCR انجام گرفت. از مجموع 103 گاو شيري نمونه برداري شده، 26 مورد (25%) با استفاده از آزمون CMT به عنوان گاوهاي مبتلا به ورم پستان تحت باليني تشخيص داده شدند. همچنين نتايج كشت باكتريايي 60 نمونه شير (58%)، بر روي بلادآگار مثبت بود كه 36 مورد (60%)، كوكسي هاي گرم مثبت بودند. با استفاده از آزمونهاي بيوشيميايي، 9 جدايه (15%) از كوكسي هاي گرم مثبت، به عنوان گونه استافيلوكوكوس اورئوس شناسايي شدند كه هويت تمامي آنها با استفاده از روش PCR نيز تأييد گرديد. نتايج اين مطالعه نشان داد كه ميزان ورم پستان تحت باليني در گاوداري هاي سنتي فامنين نسبتا بالا ميباشد. عليرغم اينكه فراواني نمونههاي شير آلوده به باكتري استافيلوكوكوس اورئوس كمتر از 10 درصد (73/8%) بوده است، آلودگي باكتريايي اين نمونهها حدود 60% بوده است، لذا پيشنهاد ميشود راهكارهاي پيشگيرانه و درماني موثر تري به منظور جلوگيري از خسارت هاي اين بيماري در نظر گرفته شود.
Thesis summary
-
تعيين ژنوتيپي كلاس هاي اينتگرون در سويه هاي سالمونلا تيفي موريوم جدا شده از نمونه هاي گاو و طيور
نسرين صالحي 2022مقاومت آنتي بيوتيكي يك تهديد جدي جهاني و نگراني فزاينده براي سلامت انسان، حيوان و محيط زيست محسوب ميشود و در چند دهه گذشته، به دليل ظهور، بقاء و گسترش باكتري هاي مقاوم به چند دارو در ميان سالمونلا ها بخصوص سروتيپ تيفيموريوم كه به عنوان يكي از شايعترين سروتيپ هاي بيماريزاي سالمونلاي مشترك بين انسان و دام مي باشد، رايج تر شده است. از جمله مكانيسم هاي كسب مقاومت بر عليه آنتي بيوتيك ها در باكتريها، اينتگرونها هستند. اينتگرون ها، عناصر ژنتيكي متحرك با قابليت انتقال ژن هاي مقاومت هستند كه به كلاسهاي مختلف تقسيم ميشوند و در ميان آنها بويژه اينتگرون هاي كلاس I، II و III از اهميت زيادي برخوردارند. انواع ژن هاي كد كننده مقاومت آنتي بيوتيكي ممكن است بواسطه اينتگرون ها انتقال يابند. بنابراين شناسايي جدايه هاي حاوي اينتگرون ها، اطلاعات مفيد و كاربردي را در مورد ميزان و توسعه مقاومتهاي آنتيبيوتيكي و استفاده صحيح از آنتي بيوتيك ها ارائه خواهد كرد. هدف از مطالعه حاضر بررسي ژنوتيپي كلاسهاي مختلف اينتگرون ها در سويه هاي سالمونلا تيفي موريوم جدا شده از نمونههاي گاو و طيور بود. در اين پژوهش، 53 سويه سالمونلا تيفي موريوم جدا شده از نمونههاي گوشت مرغ (31 جدايه) و اسهال گوساله (22 جدايه) كه در مطالعات پيشين بدست آمده و هويت آن ها به عنوان سالمونلا تيفي موريوم تأييد شده بود، مورد بررسي قرار گرفت. بدين منظور ابتدا جدايه-هاي مذكور در محيط هاي كشت باكتريايي احياء شدند و سپس DNA آن ها با استفاده از روش جوشاندن استخراج شد. در ادامه با استفاده از پرايمر هاي اختصاصي اينتگرون ها و تكنيك مولتيپلكس PCR به جستجوي مولكولي اين عناصر ژنتيكي پرداخته شد. طبق نتايج بدست آمده، از مجموع 53 جدايه، 25 جدايه سالمونلا تيفيموريوم مرغي داراي اينتگرونهاي كلاس I و يا II بودند، در حالي كه 18 جدايه گاوي از اين نظر مثبت بودند. بعلاوه، 3 جدايه گاوي و 1 جدايه مرغي، فقط واجد اينتگرون كلاس I و يك جدايه مرغي نيز تنها واجد اينتگرون كلاس II بود. 4 جدايه گاوي و 6 جدايه مرغي نيز واجد هيچ يك از دو اينتگرون مذكور نبودند. همچنين، اينتگرون كلاس III در هيچ يك از جدايههاي مورد مطالعه شناسايي نشد. نتايج مطالعه حاضر حاكي از فراواني بسيار بالاي ژنهاي اينتگرون هاي كلاس I و II بود. به طوري كه در مجموع بيش از 80 درصد از جد
Thesis summary
-
جستجوي عفونت سالمونلايي در اسبداري هاي شهرستان كرمانشاه در سال 1399
مريم نوري 2021چكيده: باكتري سالمونلا يكي از عوامل مهم بيماريزاي رودهاي در اسب است كه مي تواند جمعيت زيادي از اسب ها را با يا بدون بروز علائم باليني شاخص، آلوده كند. اين موضوع سبب شده است كه در سال هاي اخير، محققين با استفاده از روش هاي مولكولي از جمله PCR اقدام به شناسايي دقيقتر و سريعتر عامل اين بيماري در زمان مناسب نمايند. بنابراين با توجه به اهميت عفونت سالمونلايي در اسبداري ها، مطالعه حاضر با هدف جستجوي عفونت سالمونلايي در اسب داري هاي شهرستان كرمانشاه و تعيين وضعيت كلي مقاومت آنتي بيوتيكي در جدايه هاي احتمالي، انجام شد. در اين مطالعه، 75 راس اسب متعلق به تعداد 16 عدد اسبداري در شهرستان كرمانشاه مورد بررسي قرار گرفت. بدين منظور تعداد 150 نمونه مدفوع طي دو مرحله زماني متوالي در اسفند ماه 1399 (75 نمونه مدفوع) و ارديبهشت ماه 1400 (75 نمونه مدفوع از همان اسبهاي مورد مطالعه) جمعآوري و اطلاعات مربوط به اسب هاي مورد نظر ثبت گرديد. سپس نمونه ها در كنار يخ به آزمايشگاه ميكروب شناسي دانشكده دامپزشكي دانشگاه رازي انتقال يافت. پس از كشت اوليه نمونهها بر روي محيط هايXLD آگار، مكانكي آگار و سالمونلا كروم آگار و انجام آزمون هاي بيوشيميايي مقدماتي، كلنيهاي مشكوك به سالمونلا جداسازي شد و به دنبال آن، هويت اين جدايهها با استفاده از آزمون PCR اختصاصي جنس سالمونلا نيز مورد ارزيابي و تاييد قرار گفت. در نهايت نتايج نشان داد كه در مجموع تعداد 4 نمونه از 75 نمونه مدفوع (33/5%) در جمعيت اسب هاي مورد مطالعه دچار عفونت سالمونلايي بودند كه به نظر ميرسد با توجه به شرايط نگهداري و نزديكي به مرزهاي كشور در سطح پاييني مي باشد (68/10-13/0=%95CI). شايان ذكر است كه در مرحله دوم نمونهگيري نيز نمونههاي مدفوع مربوط به همين اسبها، از نظر سالمونلا مثبت بودند. بعلاوه، نتايج كشت باكتريايي و PCR با هم كاملا تطابق داشتند و هويت هر 8 جدايه مشكوك به سالمونلا با آزمون PCR نيز تاييد شد. همچنين تجزيه و تحليل آماري نشان داد كه شيوع سالمونلوز در اسبهاي گروه سني زير يكسال، 2 اسب از 15 اسب (33/13%) و گروه سني 3 تا 4 ساله، 1 اسب از 8 اسب (5/12%) و گروه سني 5 تا 6 ساله، 1 اسب از 6 اسب (67/16%) بود كه البته تفاوت آماري معنيداري مشاهده نشد (05/0> P). همچنين، تمامي موارد مثبت، مربوط به اسبهاي با سابقه اسهال بود ك
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي ژن هاي مقاومت آنتي بيوتيكي (sulI، sulII و bla TEM) بر عليه سولفاناميدها و بتالاكتام ها در سويه هاي سالمونلا تيفيموريوم جدا شده از گاو و مرغ
كيميا ياري 2021چكيده سالمونلا تيفيموريوم يكي از باكتري هاي بيماريزاي مهم در انسان و دام است كه منجر به ضرر و زيان اقتصادي فراواني در صنعت دام و طيور مي گردد. بروز مقاومت آنتي بيوتيكي هم اكنون به مشكلي رو به گسترش در ميان سويههاي سالمونلا تبديل شده و معضلات بهداشتي رو به افزايشي را در كنترل و درمان عفونت هاي ناشي از اين باكتري به وجود آورده است. هدف از مطالعه اخير، شناسايي ژن هاي مقاومت به بتالاكتام ها (bla TEM) و سولفاناميدها (sulI و sulII) در تعدادي از سويه هاي سالمونلا تيفيموريوم جدا شده از گاو و مرغ بود. بدين منظور، 53 جدايه سالمونلا تيفيموريوم كه از نمونه هاي اسهال گوساله (22 جدايه) و گوشت مرغ (31 جدايه) بدست آمده بود، مورد بررسي قرار گرفت. ابتدا الگوي حساسيت آنتي بيوتيكي جدايهها با استفاده از روش انتشار ديسك نسبت به 20 آنتي بيوتيك تعيين گرديد. در ادامه، پس از استخراج DNA با روش جوشاندن، حضور ژن هاي مقاومت به بتالاكتام ها (blaTEM) و سولفاناميدها (sulI و sulII) با استفاده از تكنيك مولتي پلكس PCR تعيين گرديد. طبق نتايج آزمون حساسيت آنتيبيوتيكي، جدايه ها نسبت به آنتي-بيوتيك هاي تتراسايكلين، كلرامفنيكل، نيتروفورانتوئين و تريمتوپريم-سولفامتوكسازول مقاومت بالايي نشان دادند. در حالي كه نسب به بتالاكتام ها (از جمله سفالوسپورين ها و ايميپنم) و فلوروكينولون ها حساسيت بالايي مشاهده شد. همچنين نتايج جستجوي ژن هاي مقاومت نشان داد كه ژن هاي sulI ،sulII و bla TEM به ترتيب در 9/84، 1/15 و 8/3 درصد از جدايه ها وجود داشت. نتايج مطالعه حاضر حاكي از فراواني بسيار بالاي ژن sulI بود و از آنجا كه اين ژن نقش بسيار مهمي در مقاومت بر عليه سولفاناميدها ايفا مي كند، توصيه اكيد مي شود كه در درمان عفونت هاي ناشي از اين باكتري در منطقه از اين دسته آنتيبيوتيكي استفاده نشود تا از گسترش ژن مقاومت به ساير سويه هاي باكتريايي جلوگيري شود.
Thesis summary
-
ارزيابي آزمايشگاهي فعاليت ضدباكتريايي برخي از تركيبات هتروسيكلي جديد برعليه چند گونه از باكتري هاي گرم مثبت و گرم منفي
سارا لعلي 2021چكيده: امروزه مقاومت آنتي بيوتيكي در بين سويه هاي باكتريايي يكي از مشكلات اصلي در درمان و كنترل عفونت ناشي از اين ميكروارگانيسم ها شناخته شده و به عنوان يك نگراني جدي مطرح مي باشد. به همين دليل تلاش براي كشف و يا سنتز تركيبات جديدي كه بتوان از آنها براي مبارزه بر عليه باكتري ها استفاده كرد، به طور مداوم در جريان است. از جمله مواد شيميايي كه ممكن است اثر ضدباكتريايي داشته باشند، مي توان به تركيبات هتروسيكلي اشاره كرد. هتروسيكل ها، تركيبات آلي شناخته شده اي هستند كه داراي ساختمان حلقوي متشكل از كربن و عناصر ديگر از قبيل نيتروژن ، اكسيژن و گوگرد مي باشند. اين تركيبات به دليل داشتن ساختمان قابل تغيير و منعطف مولكولي، در بسياري از سنتز هاي آلي و داروسازي به خدمت گرفته مي شوند. از طرفي باكتري ها، به عنوان شايع ترين عامل آلودگي فراورده هاي خوني محسوب مي شوند. اگرچه ممكن است آلودگي باكتريايي در همه فراورده هاي خوني مشاهده شود ولي يكي از معضلات اصلي، آلودگي پلاكت هاست زيرا در دماي اتاق نگهداري شده و منبع مناسبي جهت رشد باكتري ها هستند. احتمال آلودگي باكتريايي پلاكت باعث شده كه اين محصول مدت زمان نگهداري كوتاهي داشته باشد و در نتيجه ذخاير آن كاهش يابد. به همين دليل، مطالعه حاضر با هدف بررسي اثرات ضدميكروبي چندين نوع از تركيبات شيميايي صورت پذيرفت. بدين منظور، ابتدا خاصيت ضدباكتريايي بيش از 100 تركيب هتروسيكلي از جمله PE1, PE2, IN-3OH, IN-3P, LN-4P, LN-3P, LN-V, TE-3P, C1, C13 و . . . بر عليه باكتري هاي استافيلوكوكوس ارئوس، سودوموناس آئروژينوزا، اشريشياكلي و سالمونلا تيفي موريوم با روش انتشار ديسك مورد بررسي قرار گرفت و در ادامه از آزمون هاي MIC/MBC جهت تعيين حداقل غلظت هاي ممانعت كننده از رشد و كشنده باكتري استفاده شد. در نهايت با توجه به نتايج بدست آمده، تاثير تركيباتي كه اثر ضدباكتريايي مطلوبي نشان دادند، در مهار رشد باكتري استافيلوكوكوس ارئوس در كيسه هاي حاوي پلاكت كه بطور تجربي با اين باكتري آلوده شده بودند، با سه روز پايش روزانه و انجام تست هاي كنترل كيفي سلامت و عملكرد پلاكت ها مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه از ميان تركيبات آزمايش شده، تنها تركيب PE1 بر روي باكتري استافيلوكوكوس ارئوس، به عنوان شايع ترين باكتري عامل آلودگي هاي باكتريايي فرآورده هاي پلاكتي، اثر ض
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي تعدادي از ژن هاي كد كننده انتروتوكسين در استافيلوكوكوس اورئوس جداشده از نمونه هاي انساني و مواد غذايي در همدان
خالد بشرمل 2020چكيده: استافيلوكوكوس اورئوس فلور طبيعي بدن انسان يا حيوان و بيشتر مرتبط با عفونت هاي بيمارستاني و اكتسابي از اجتماع است كه در بيماران داراي نقص ايمني مي تواند كشنده باشد و عفونت شديد بيمارستاني ايجاد كند. اين باكتري به صورت گسترده اي در محيط پراكنده است و به طريق مختلف سبب آلودگي مواد غذايي مي شود. اين باكتري مي تواند توكسين توليد كند. انتروتوكسين ها مقاوم به حرارت و سوپر آنتي ژن هستند. انتروتوكسين استافيلوكوكوس اورئوس مهمترين فاكتور بيماريزاي دخيل در مسموميت هاي غذايي استافيلوكوكوس است. هدف از اين مطالعه، شناسايي ژنهاي كد كننده انتروتوكسينsea ، sec و see در استافيلوكوكوس اورئوس جدا شده از نمونه هاي مواد غذايي و انساني در شهر همدان به روش PCR است. 81 جدايه استافيلوكوكوس اورئوس كه 47 جدايه از مواد غذايي و 34 جدايه از انساني جهت جستجوي حضور ژن هاي كد كننده انتروتوكسين sea، sec و see به روش PCR مورد بررسي قرار گرفت. در نتايج آزمون PCR حضور ژن هاي sea، sec و see مورد بررسي در 47 جدايه استافيلوكوكوس اورئوس از مواد غذايي، تعداد 15 جدايه (91/31 %) واجد ژن sea، 3 جدايه (38/6 %) واجد ژن sec، 2 جدايه (25/4 %) واجد ژن see، 1 جدايه (12/2 %) حاوي ژن هاي sea و sec باهم و 2 جدايه (25/4 %) حاوي ژن هاي sea و see باهم بودند. در 34 جدايه استافيلوكوكوس اورئوس انساني، تعداد 21 جدايه (76/61-%) حاوي ژن sea، 2 جدايه (88/5 %) حاوي ژن sec، 17 جدايه (50 %) حاوي ژن see، 1 جدايه (94/2 %) حاوي ژن هاي sea و sec باهم و 16 جدايه (05/47 %) حاوي ژن هاي sea و secباهم بودند. به طور كلي حضور استافيلوكوكوس اورئوس در نمونه هاي مواد غذايي و انساني، بويژه سويه هاي انتروتوكسيژنيك، مي تواند يك خطر بالقوه براي سلامتي محسوب مي شود.
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي تعدادي از ژن هاي كد كننده انتروتوكسين در استافيلوكوكوس اورئوس جداشده از نمونه هاي شير گاو در همدان
نجيب الله رحيمي 2020چكيده: ورم پستان گاوي سال ها ست كه از مسائل مهم گله هاي شيري است، زيرا، ورم پستان يك بيماري خطرناك در گله هاي شيري است كه به دليل حذف دام مبتلا، مرگ و مير، هزينه هاي دامپزشك و به دليل اثرات منفي بر كيفيت و مقدار شير، ضرر اقتصادي جهاني داشته است. عوامل مختلفي مي توانند باعث ايجاد ورم پستان گاو شوند مانند باكتري، قارچ، ويروس، ضربه و آلرژي. باكتري استافيلوكوكوس اورئوس از جمله ميكروارگانيسم هاي است كه بيشتر با ورم پستان گاو همراه است. اين باكتري نه تنها باعث ورم پستان گاو مي شود، بلكه باعث مسموميت غذايي در انسان نيز مي گردد. استافيلوكوكوس اورئوس مي تواند چندين عامل حدت توليد كند كه انتروتوكسين ها از مهمترين عوامل حدت اين باكتري محسوب مي شوند و انتروتوكسين هاي باكتري استافيلوكوكوس اورئوس به دليل مصرف مواد غذايي مانند شير و لبنيات، ممكن است به شيوع مسموميت منجر شوند. هدف اين مطالعه، بررسي حضور ژن هاي كد كننده انتروتوكسين هاي A، C و E در جدايه هاي استافيلوكوكوس اورئوس جدا شده از نمونه هاي شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان است. 43 جدايه استافيلوكوكوس اورئوس جدا شده از شير ورم پستان گاو براي تشخيص حضور ژن هاي كد كننده انتروتوكسين هاي A، C و E با استفاده از روش واكنش زنجيره اي پلي مراز تكي (Singleplex PCR) مورد ارزيابي قرار گرفتند. در مطالعه حاضر، در بين جدايه هاي استافيلوكوكوس اورئوس حضور ژن sea در 15 (88/34 %) جدايه شناسايي شد در حاليكه حضور ژن هاي sec و see در هيچ كدام از جدايه تشخيص داده نشد. نتايج اين مطالعه نشان داد كه ژن كد كننده انتروتوكسين ها در جدايه هاي استافيلوكوكوس اورئوس شناسايي شده در نمونه هاي شير ورم پستان حضور دارند و انتروتوكسين هاي استافيلوكوكوس اورئوس موجود در مواد غذايي مانند شير و لبنيات خطرات بالقوه بهداشت عمومي هستند. وجود جدايه هاي استافيلوكوكوس اورئوس توليد كننده انتروتوكسين مقاوم به حرارت در شير گاو به اين معني است كه شير مي بايست قبل از مصرف حرارت مناسب ديده ونيز جهت كنترل حضور استافيلوكوكوس اورئوس در شير، اقدامات مديريتي و بهداشتي به شكل موثري لازم است.
Thesis summary
-
تأثير نانو كپسوله كردن انروفلوكساسين بر روي فعاليت ضد باكتريايي آن عليه تعدادي از باكتري هاي گرم مثبت و منفي
احمدرضا بخشي دزفولي 2020چكيده: انروفلوكساسين متعلق به نسل سوم فلوروكينولونها بوده و داراي طيف اثر بالا است. فلوروكينولونها خود زير خانواده كينولون ها به حساب ميآيند. اولين كينولون، ناليديكسيك اسيد است كه از سال 1980 در حيوانات مورد استفاده قرارگرفته است. انروفلوكساسين بر باكتري هاي گرم مثبت و منفي مؤثر بوده ولي در برابر باكتري هاي بيهوازي بيتأثير است. انروفلوكساسين با تأثير بر روي پروتئين هاي توپوايزومراز مانع پيچش بيشتر در DNA باكتريها شده و باعث تغيير در توپولوژي DNA مي گردد كه بر اين اساس جزء آنتي بيوتيك هاي كشنده باكتري ها (Bactericidal) محسوب ميشوند. فنآوري نانو، فرصتي عالي براي درمان عفونت هاي ميكروبي مقاوم به دارو فراهم مي كند. نانو مواد خصوصيات منحصربه فردي دارند و فعاليت ضدميكروبي ذاتي برخي از آنها نيز ثابت شده است. علاوه بر آن استفاده از سيستم هاي جديد نانو ساختار براي تحويل آنتي بيوتيك ها در بهبود فارماكوكينتيك دارو و كاهش اثرات جانبي آن بسيار موردتوجه قرارگرفته است. چكيده: انروفلوكساسين متعلق به نسل سوم فلوروكينولون ها بوده و داراي طيف اثر بالا است. فلوروكينولون ها خود زير خانواده كينولون ها به حساب ميآيند. اولين كينولون، ناليديكسيك اسيد است كه از سال 1980 در حيوانات مورد استفاده قرارگرفته است. انروفلوكساسين بر باكتري هاي گرم مثبت و منفي مؤثر بوده ولي در برابر باكتري هاي بيهوازي بيتأثير است. انروفلوكساسين با تأثير بر روي پروتئين هاي توپوايزومراز مانع پيچش بيشتر در DNA باكتريها شده و باعث تغيير در توپولوژي DNA مي گردد كه بر اين اساس جزء آنتي بيوتيك هاي كشنده باكتري ها (Bactericidal) محسوب ميشوند. فنآوري نانو، فرصتي عالي براي درمان عفونت هاي ميكروبي مقاوم به دارو فراهم مي كند. نانو مواد خصوصيات منحصربه فردي دارند و فعاليت ضدميكروبي ذاتي برخي از آنها نيز ثابت شده است. علاوه بر آن استفاده از سيستم هاي جديد نانو ساختار براي تحويل آنتي بيوتيك ها در بهبود فارماكوكينتيك دارو و كاهش اثرات جانبي آن بسيار موردتوجه قرارگرفته است. در اين مطالعه تعداد 6 نمونه كه عبارتند از هيدروژل كيتوسان – انروفلوكساسين 1 درصد – تري پلي فسفات سديم، هيدروژل كيتوسان – انروفلوكساسين 5/0 درصد – تري پلي فسفات سديم، محلول كيتوسان – انروفلوكساسين 5/0 درصد، محلول استاندارد انروفلوكساسين 1 درصد، محلول استا
Thesis summary
-
جستجوي عفونت همزمان مايكوباكتريوم اويوم تحتگونه پاراتوبركلوزيس و ويروس نقص ايمني گاو در گاوداريهاي صنعتي شهرستان همدان
سارا منور 2020بيماري يون نوعي عفونت مزمن روده اي است كه بوسيله مايكوباكتريوم اويوم تحت گونه پاراتوبركلوزيس (MAP) ايجاد مي شود. از سوي ديگر، ويروس نقص ايمني گاو (BIV) يكي از بارزترين عوامل سركوب كننده سيستم ايمني در گاو محسوب مي شود هرچند روند بيماري زايي اين ويروس تاكنون به درستي شناخته نشده است. هر دو عفونت ناشي از MAP و BIV داراي پراكندگي وسيعي در دنيا مي باشند و خسارات اقتصادي زيادي را به صنعت گاوداري وارد مي كنند. از آنجايي كه به نظر مي رسد عواملي مانند آلودگي همزمان با ساير ميكرو ارگانيسم هاي مهاجم در تقويت روند بيماري زايي عوامل پاتوژن نقش داشته باشد، مطالعه حاضر با هدف بررسي عفونت همزمان MAP و BIV در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان انجام شد. بدين منظور نمونههاي مدفوع و خون 157 راس گاو، جمع آوري و از نظر وجود عامل بيماري يون در مدفوع و BIV در خون بررسي شد. نمونه هاي مدفوع با استفاده از آزمون هاي ميكروسكوپي مستقيم و Nested-PCR جهت شناسايي آلودگي با MAP و نمونه هاي خون، با استفاده از آزمون هاي مختلف PCR و Nested-PCR جهت شناسايي آلودگي با BIV مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج بررسي نمونه هاي مدفوع به روش رنگ آميزي زيل- نيلسن نشان داد كه تعداد 9 راس گاو (73/5%) به باكتري عامل بيماري يون آلوده بودند، در حالي كه با استفاده از آزمون Nested-PCR تعداد 47 نمونه (94/29%) از كل نمونه ها به MAP آلوده تشخيص داده شدند. همچنين نتايج بررسي نمونه هاي خون با استفاده از آزمون هاي PCR و Nested-PCR نشان داد كه در مجموع تعداد 106 نمونه (5/67%) از كل نمونه ها به ويروس BIV آلوده بودند كه ميزان آلودگي زيادي را نشان مي دهد. همچنين تعداد 28 نمونه (83/17%) داراي عفونت همزمان MAP و BIV بودند. با اين حال ضريب همبستگي پيرسون، ارتباط آماري معني داري بين وضعيت آلودگي همزمان به MAP و BIV را نشان نداد (167/0=P).
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي كوكسيلا بورنتي در نمونه هاي شير گله هاي بز در شهرستان بروجرد
مهدي ماكناني 2020تب كيو يك بيماري مشترك بين انسان و دام مي باشد، كه عامل آن باكتري ريكتزيائي،داخل سلولي اجباري به نام كوكسيلا بورنتي است. گاو، گوسفند و بز مخازن اصلي عفونت براي انسان مي باشند. حيوانات آلوده تعداد بسيار زيادي باكتري را در ادرار، مدفوع، شير و نيز از طريق جفت و مايعات جنيني دفع مي كنند. هدف از مطالعه حاضر جستجوي مولكولي كوكسيلابورنتي در نمونه هاي شير گله هاي بز در شهرستان بروجرد بود. در اين مطالعه، 96 نمونه شير بز از 7 گله بز واقع در شهرستان بروجرد جمع آوري و براي انجام تست هاي آزمايشگاهي به دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا انتقال يافت. در ادامه بعد از استخراج DNA از نمونه هاي شير، شناسايي كوكسيلابورنتي با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي Trans1 , 2با آزمون Trans- PCRانجام شد. در اين مطالعه 26 نمونه(08/27درصد) از 96 نمونه شير بزهاي مورد مطالعه (13/36-03/18 درصد با فاصله اطمينان 95 درصد) در آزمون PCRآلودگي با DNA كوكسيلابورنتي داشتند. آلودگي درنمونه هاي شير بز ارتباط معني دار با فصل سال داشت (05/0>p). ميزان آلودگي با شكم زايش و سن بزها ارتباط معني داري نداشت (05/0<.(p نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه عفونت ناشي از كوكسيلا بورنتي در گله هاي بز شهرستان بروجرد وجود دارد و بنابراين دامداران و مسئولان ذيربط بايد اقدامات مؤثري را جهت كنترل و يا پيشگيري از اين عفونت ها انجام دهند.
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي كوكسيلا بورنتي در نمونه هاي شير گله هاي گوسفند در شهرستان دورود
حبيب الله حلاجي 2020ﻛﻮﻛﺴﻴﻼ ﺑﻮرﻧﺘﻲ يك باكتري داخل سلولي اجباري و ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺴﺒﺐ ﺗﺐ ﻛﻴﻮ در اﻧﺴﺎن و ﺣﻴﻮاﻧﺎت اﺳﺖ. حيوانات اهلي مثل ﮔﺎو، ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ و ﺑﺰ ﻣﺨﺎزن اﺻﻠﻲ ﻋﻔﻮﻧﺖ ﺑﺮاي اﻧﺴﺎن ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ. آلودگي با كوكسيلا بورنتي در حيوانات بيشتر بدون علائم است، اما مي تواند سبب سقط جنين، زايمان زودرس، ناباروري و عفونتهاي رحمي بشود و به دنبال آن تعداد زﻳﺎدي ﺑﺎﻛﺘﺮي در ادرار، ﻣﺪﻓﻮع، ﺷﻴﺮ و ﻧﻴﺰ از ﻃﺮﻳﻖ ﺟﻔﺖ و ﻣﺎﻳﻌﺎت ﺟﻨﻴﻨﻲ دﻓﻊ ﻣﻲ شود. هدف از انجام اين مطالعه بررسي وضعيت شيوع كوكسيلا بورنتي در شير گوسفندان اطراف شهر دورود بوده است. در اين مطالعه 96 نمونه شير گوسفند از 8 منطقه واقع در شهرستان دورود در طي چهار فصل و هر فصل 24 نمونه جمع آوري و براي انجام تست هاي آزمايشگاهي به دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا انتقال يافت. ابتدا با استفاده از تست ورم پستان كاليفرنيا (CMT) و شمارش سلول هاي سوماتيك (SCC)، احتمال وجود ورم پستان تحت باليني مورد بررسي قرار گرفت. در ادامه بعد از استخراج DNAي تام كل نمونه هاي شير، شناسايي مولكولي كوكسيلا بورنتي با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي (Trans 1, Trans 2) با آزمون PCR Trans - انجام شد. نتايج مطالعه شيوع كوكسيلا بورنتي در فصول مختلف متفاوت بود. با توجه به جداول آمار توصيفي در مورد كل داده هاي گردآوري شده در فصول و مناطق مختلف مشاهده شد كه 17/79 درصد نمونه ها منفي و 83/20 درصد آن ها مثبت بود. ميزان آلودگي در فصل بهار و زمستان نسبت به نمونه هاي فصول پاييز و تابستان بيشتر بود، شيوع عفونت كوكسيلا بورنتي در فصول مختلف، ارتباط معني داري مشاهده شد (05/0> P). از نظر تست CMT، 62/15 درصد و SCC، 25 درصد نمونه هاي شير با امتياز بالا بودند. همچنين در اين مطالعه ارتباط بين سن، تعداد شكم زايش دام، شاخص هاي CMT و SCC با ميزان شيوع كوكسيلا بورنتي مورد بررسي قرار گرفت كه ارتباط معني داري مشاهده نشد (05/0 < P). نتايج اين مطالعه شيوع نسبتاً بالا كوكسيلا بورنتي در جمعيت گوسفند در اين منطقه از كشور را نشان داد. شير گوسفند مي تواند يكي از منابع بالقوه تب كيو در ايران باشد.
Thesis summary
-
مطالعه ميزان آلودگي كورينه باكتريوم سودوتوبركلوزيس در گوسفندان كشتاري كشتارگاه صنعتي دام همدان در سال 1397 و 1398
حميد شوندي 2020بيماري لنفادنيت كازئوز عامل ضررهاي اقتصادي به توليدكنندگان گوسفند و بز در سرتاسر جهان مي باشد. عامل بيماريكورينه باكتريوم سودوتوبركلوزيس بوده كه يك پاتوژن داخل سلولي اختياري است و مي تواند داخل فاگوسيت ها زنده مانده و رشد نمايد. كورينه باكتريوم سودوتوبركلوزيس باكتري ميله اي گرم مثبت، بدون اسپور، بي هوازي اختياري، كاتالاز مثبت، اكسيداز منفي، بدون كپسول، ژلاتين منفي، اوره آز مثبت بوده و كلني هاي آن در بلاد آگاركوچك، سفيد و خشك مي باشد. در مطالعه حاضر به منظور بررسي ميزان آلودگي گوسفندان كشتار شده در كشتارگاه صنعتي دام همدان به كورينه باكتريوم سودوتوبركلوزيس تعداد 400 نمونه به صورت تصادفي (از تعداد 200 لاشه گوسفند نر و ماده و از عقده هاي لنفاوي پيش كتفي و مدياستن) و در چهار فصل سال نمونه برداري شده و سپس بوسيله روش هاي بيوشيميايي از نمونه هاي اخذ شده (نمونه هاي اخذ شده شامل لاشه هاي فاقد و يا داراي علائم كشتارگاهي بيماري لنفادنيت چركي مي باشند) پس از انجام كشت هاي لازم باكتريهاي كورينه باكتريوم سودوتوبركلوزيس مشكوك جداسازي و ذخيره گرديد. در مرحله بعد و پس از اتمام نمونه برداري تعداد 33 مورد جدايه مشكوك كورينه باكتريوم سودوتوبركلوزيس به روش مولكولي Multiplex PCR تاييد هويت شد و مشخص گرديد كه گوسفندان كشتار شده در كشتارگاه صنعتي دام همدان به صورت ميانگين 12% آلوده به باكتري كورينه باكتريوم سودوتوبركلوزيس مي باشند. اين مساله نشان مي دهد كه آلودگي كورينه باكتريوم سودوتوبركلوزيس در منطقه وجود دارد و مزارع پرورش گوسفند بايد مورد مطالعه قرار گرفته و پرورش دهندگان گوسفند و مراكز مسئول، از خسارات و خطرات بهداشتي ناشي از اين بيماري مطلع گردند تا بتوان گام-هاي موثري در جهت پيشگيري، كنترل و يا حتي ريشه كني اين بيماري انجام داد.
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي ژن هاي مقاومت آنتي بيوتيكي (ژن هاي blaTEM، qnrA و aadA) بر عليه بتالاكتام ها، انروفلوكساسين و استرپتومايسين در سويه هاي اشريشياكلي جدا شده از نمونههاي ورم پستان باليني گاو
ابوذر زارع پورچوكامي 2020داروهاي ضد ميكروبي از جمله معروفترين داروها هستند كه در صورت استفاده درست از اين داروها نجات بخش خواهند بود و استفاده نادرست و نابجا، باعث افزايش هزينه، ايجاد عوارض و بروز مقاومت دارويي ميگردد. مقاومت باكتريايي زماني ايجاد ميشود كه تجويز يك آنتيبيوتيك خاص با دز معمول در بدن يا در محيط كشت قادر به از بين بردن يا مهار رشد يك سويه باكتريايي نباشد. اين موضوع از جنبه عدم موفقيت در درمان بيماريهاي عفوني و از نظر مسائل اقتصادي بسيار اهميت دارد. باكتري اشريشياكلي از جمله پاتوژن هاي مشترك بين انسان و دام است كه از عوامل ايجاد ورم پستان در گاو ميباشد. بيماري ورم پستان، به عنوان پرهزينهترين بيماري گاو شيري در دنيا شناخته شده است. درمان اين بيماري عمدتاً براساس آنتيبيوتيك درماني بوده و اين امر باعث شده كه يكي از معمولترين علت استفاده از آنتيبيوتيكها در گاوداريهاي شيري، درمان اين بيماري باشد. مقاومت باكتريهاي مولد ورم پستان به آنتيبيوتيكهاي معمول باعث عدم درمان گاوهاي مبتلا و گسترش بيماري در گله شده و نياز به استفاده از آنتي بيوتيك هاي ديگر را به دنبال دارد. مطالعه حاضر بر روي67جدايه اشريشيا كلي كه در مطالعات قبلي از نمونه هاي شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان جدا شده و هويت آنها از نظر فتوتيپي و ژنوتيپي تاييد شده بود، صورت گرفت. بدين منظور ابتدا جدايه ها با استفاده از محيط هاي كشت غني كننده احياء شدند و سپس DNA آنها با استفاده از روش جوشاندن استخراج گرديد. در ادامه با استفاده از تكنيك PCR به بررسي حضور ژنهاي مقاومت آنتيبيوتيكي blaTEM، qnrA و A aad در اين جدايه ها پرداخته شد و در انتها داده هاي بدست آمده به روش توصيفي تحليل گرديد. بر اساس نتايج الكتروفورز محصولات ) PCR حاصل از استخراج DNA) و براساس روش توصيفي، از تعداد 67 ايزوله اشريشيا كلي جدا شده از نمونههاي ورم پستان باليني گاو، تعداد 11 جدايه دو ژن aadAو blaTEM و 14 جدايه فقط ژن blaTEM و 12 جدايه تنها ژن aadAو 28جدايه هيچ يك از ژنهاي مقاومت را نداشتند. هيچ جدايه اي از جدايههاي اشريشياكلي داراي ژن qnrA نبود. همچنين بر اساس نتايج الكتروفورز محصولات PCR (حاصل از استخراج پلاسميد جهت جسجوي ژن qnrA) هيچ جدايه اي واجد باند موردنظر نبود.
Thesis summary
-
ستجوي مولكولي مايكوپلاسما در نمونه هاي شير گله هاي گوسفند در شهرستان دورود استان لرستان
فرشيد حقاني 2019جمعيت گوسفند در دامداري هاي كشور براساس نتايج رسمي مركز آمار ايران در سال 1396 بيش از 40 ميليون راس در كشور بوده كه بيشترين سهم از نظر تعداد نسبت به ساير دامها را به خود اختصاص داده است. اين تعداد بيش از 5/2 برابر تعداد بز و بزغاله و 8 برابر تعداد گاو و گوساله در كشور است و اين آمار اهميت نگهداري و كنترل بيماري در گوسفندان را چندين برابر مي كند. ﻗﺴﻤﺖ ﻋﻤﺪه ﺳﻮدﻣﻨﺪي ﭘـﺮورش ﮔﻮﺳـﻔﻨﺪ ﺑـﻪ ﺑـﺮه زاﻳﻲ ﻣﺮﺑﻮط اﺳـﺖ و ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ اﺧﺘﻼل در آن ﻣﻮﺟﺐ ﻛﺎﻫﺶ ﺳﻮد و ﺧﺴﺎرات اﻗﺘﺼﺎدي ﻣﻲﺷﻮد. آﮔﺎﻻﮐﺴﯽ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎري واﮔﯿﺮدار در ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ و ﺑﺰ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺿﺎﯾﻌﺎت آن در ﭘﺴﺘﺎن، ﭼﺸﻢ و ﻣﻔﺎﺻﻞ دام ﻣﺒﺘﻼ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽﺷﻮد. اﮔﺮ ﭼﻪ اﮐﺜﺮ محققين ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺑﺰ را ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻣﯽ داﻧﻨﺪ، اﻣﺎ در اﯾﺮان ﻣﯿﺶﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﺑﺰﻫﺎ ﺑﻪ اين ﺑﯿﻤﺎري ﻣﺒﺘﻼ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﻋﺎﻣﻞ اﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎري ﻣﺎﯾﮑﻮﭘﻼﺳﻤﺎ آﮔﺎﻻﮐﺘﯿﻪ است، ولي ﻋﻮاﻣﻞ دﯾﮕﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺎﯾﮑﻮﭘﻼﺳﻤﺎ ﻣﺎﯾﮑﻮﺋﯿﺪس، ﻣﺎﯾﮑﻮﭘﻼﺳﻤﺎ آرژﯾﻨﯿﻨﯽ، ﻣﺎﯾﮑﻮﭘﻼﺳﻤﺎ ﻣﺎﯾﮑﻮﺋﯿﺪس وارﯾﺘﻪ ﻣﺎﯾﮑﻮﺋﯿﺪس و ﻣﺎﯾﮑﻮﭘﻼﺳﻤﺎ ﭘﻮﺗﺮي ﻓﯿﺴﻨﺲ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎري ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﻧﺪ. در اين مطالعه، 96 نمونه شير گوسفند از 8 منطقه واقع در شهرستان دورود استان لرستان جمع آوري و براي انجام تست هاي آزمايشگاهي به دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا انتقال يافت. ابتدا با استفاده از تست ورم پستان كاليفرنيا (CMT) و شمارش سلول هاي سوماتيك (SCC)، احتمال وجود ورم پستان تحت باليني مورد بررسي قرار گرفت. در ادامه بعد از استخراج DNAي تام كل نمونه هاي شير، شناسايي جنس مايكوپلاسما با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي با آزمون PCR انجام شد. نتايج مطالعه نشان داد كه از نظر تست CMT، 62/15 درصد و SCC، 25 درصد نمونه هاي شير با امتياز بالا بودند. همچنين در شناسايي مايكوپلاسما به روش PCR ، 12/3 درصد نمونه ها آلودگي به مايكوپلاسما را نشان داد. نتايج اين مطالعه نشان داد كه PCR مي تواند بعنوان يك روش سريع و دقيق در شناسايي مايكوپلاسما از نمونه هاي شير استفاده شود. با توجه به اينكه اين باكتري يكي از عوامل مهم ورم پستان واگير بوده و احتمال گسترش آن در سطح گله وجود دارد توصيه مي شود اقدامات پيشگيرانه و كنترلي مناسبي جهت مبارزه با عفونت مايكوپلاسمايي اتخاذ گردد.
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي مايكوپلاسما در نمونه هاي شير گله هاي بز در شهرستان بروجرد
ساناز بخشي 2019مايكوپلاسماها باكتري هاي كوچك و فاقد ديواره سلولي هستند كه عفونت هاي مختلفي را در حيوانات ايجاد مي كنند .عفونت هاي مايكوپلاسمائي نشخواركنندگان كوچك در بسياري از كشورها به عنوان يك مسئله مهم مطرح است و سبب خسارت هاي اقتصادي فراواني در صنعت دامداري مي شود. هدف از مطالعه حاضر جستجوي مايكوپلاسما در نمونه هاي شير گله هاي بز در شهرستان بروجرد بود. در اين مطالعه، 96 نمونه شير بز از 7 گله بز واقع در شهرستان بروجرد جمع-آوري و براي انجام تست هاي آزمايشگاهي به دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا انتقال يافت. ابتدا با استفاده از تست ورم پستان كاليفرنيا (CMT) و شمارش سلول هاي سوماتيك (SCC)، وضعيت ورم پستان تحت باليني در دام ها مورد بررسي قرار گرفت. در ادامه بعد از استخراج DNAي از مخزن هاي شير، شناسايي باكتري هاي جنس مايكوپلاسما با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي با آزمون PCR انجام شد. در نهايت نتايج مورد بررسي قرار گرفت. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه از نظر آزمون هاي CMT و SCC به ترتيب 25/31 و 3/7 درصد از نمونه هاي شير با امتياز بالا بودند. همچنين در شناسايي مايكوپلاسما به روش PCR نيز، 2/5 درصد نمونه ها (5 نمونه شير) به باكتري مايكوپلاسما آلوده بودند. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه PCR مي تواند بعنوان يك روش سريع و اختصاصي در شناسايي مايكوپلاسما از نمونه هاي شير به كار رود. نتايج مطالعه حاضر نشان مي دهد كه عفونت ناشي از مايكوپلاسماها در گله هاي بز شهرستان بروجرد وجود دارد و بنابراين دامداران و مسئولان زيربط بايد اقدامات مؤثري را جهت كنترل و يا پيشگيري از اين عفونت ها انجام دهند.
Thesis summary
-
جداسازي كلي فرم ها از نمونه هاي شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان در سال 1395
الهه قيطاس رنجبر 2018ورم پستان به التهاب بافت پستان كه به دلايل مختلفي ايجاد مي گردد، گفته مي شود. ورم پستان بيشتر توسط ميكروارگانيسم ها بخصوص باكتري ها كه از طريق انتهاي نوك پستان وارد بافت پستان شده و ايجاد عفونت مي كنند بوجود مي-آيد. اين بيماري در سراسر جهان به صنعت دامپروري و به توليد كنندگان لبني خسارات فراواني وارد مي كند و به همين دليل يكي از بيمارهاي مهم در گاوهاي شيري بشمار مي رود. هر اندازه كه ورم پستان مسري در گله ها بيشتر كنترل شود اهميت ورم پستان محيطي افزايش مي يابد. به دليل اينكه يكي از پاتوژن هاي مهم دخيل در ورم پستان محيطي، كلي فرم ها مي باشند، مطالعه حاضر با هدف شناسايي اين گروه از باكتري ها از نمونه هاي شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان انجام شد. بدين منظور تعداد 130 نمونه شير از گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني در طي يك دوره يك ساله و در فصول مختلف سال1395-1396 جمع آوري گرديد. دو آزمون شمارش سلول هاي سوماتيك (SCC) و تست ورم پستان كاليفرنيا (CMT) بر روي تمام نمونه ها انجام شد، سپس با استفاده از كشت بر روي محيط هاي مك كانكي آگار و بلادآگار و با استفاده از تست هاي بيوشيميايي، باكتري هاي مشكوك به كلي فرم شناسايي و براي تاييد نهايي آنها از آزمونPCR استفاده شد. در اين مطالعه برحسب جنس جدايه هاي بدست آمده از PCRهاي مختلف استفاده گرديد، همچنين اين جدايه ها از نظر حساسيت آنتي-بيوتيكي به صورت فنوتيپي با استفاده از روش ديسك ديفيوژن مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج اين مطالعه نشان داد كه از مجموع 130 نمونه شير 62 نمونه (69/47%) داراي امتياز بالا در آزمون CMT و 62 نمونه شير (69/47%) در آزمون SCC داراي امتياز بالايي بودند. نتيجه آزمون آماري نشان داد كه ميزان همبستگي بين نتايج اين دو آزمون (05/0 > P , 529/ r =) مي باشد. از 130 نمونه شير اخذ شده 61 مورد، هويت باكتري هاي جدا شده به عنوان كلي فرم مورد تاييد قرار گرفت، كه از اين ميزان، 54 جدايه به عنوان اشريشيا كلي، 5 نمونه تحت عنوان كلبسيلا پنومونيه و 2 مورد به عنوان انتروباكتر آئروژنز شناسايي شد. نتايج مربوط به حساسيت آنتي بيوتيكي حاكي از آن بود كه بيشترين ميزان مقاومت (100%) مربوط به آنتي بيوتيك هاي لينكومايسين، اريترومايسين، اگزاسيلين و تايلوزين مي باشد. و جنتاماسين با مقاومت (63/1%) موثرترين آنتي
Thesis summary
-
شناسايي عفونت هاي روده اي سالمونلايي در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان در سال 1395
مريم نجفي اصل 2018اسهال گوساله ها مشكل مهمي است كه موجب تحميل هزينه هاي درمان، كاهش توليدات دامي و خسارات اقتصادي فراوان مي شود. باكتري هاي جنس سالمونلا، يكي از عوامل شايع و مهم ايجاد اسهال در گوساله ها مي-باشند. مطالعه حاضر با هدف شناسايي باكتري هاي جنس سالمونلا در نمونه-هاي مدفوعي گوساله هاي زير يك ماه در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان انجام شد. جدايه هاي سالمونلا ابتدا بر اساس خصوصيات كشت و تست-هاي بيوشيميايي شامل كشت بر روي محيط هايXLD ، سيمون سيترات آگار، TSI وSIM مورد تشخيص قرار گرفتند. سپس هويت جدايه ها با استفاده از آزمون زنجيره اي پلي مراز (PCR) و با بررسي حضور ژن invA مورد تاييد قرار گرفت. بر اساس نتايج بدست آمده، از تعداد 120 نمونه مدفوع جمع آوري شده از 8 گاوداري صنعتي طي نمونه گيري در فصل هاي بهار، تابستان، پاييز و زمستان سال هاي 1395-1396، مجموعاً 22 جدايه به عنوان باكتري هاي جنس سالمونلا شناسايي شدند. نتايج آزمون حساسيت آنتي بيوتيكي اين جدايه ها نشان داد كه تمامي آنها (100 درصد) نسبت به تعدادي از آنتي بيوتيك هاي از جمله جنتامايسين، آموكسي سيلين-كلاولانيك اسيد، كانامايسين و سيپروفلوكساسين حساس بودند، در حاليكه تمامي جدايه ها (100 درصد) نسبت به آنتي بيوتيك هايي همچون كوليستين و تتراسايكلين مقاوم بودند كه با توجه به امكان انتقال ژن هاي مقاومت آنتي بيوتيكي به ساير باكتري ها، اين مساله مي تواند از نظر بهداشت عمومي حائز اهميت باشد. نتايج مطالعه حاضر بيانگر شيوع نسبتا بالاي آلودگي سالمونلايي (33/18 درصد) در گوساله هاي نمونه گيري شده بود. لذا باتوجه به عوارض ناشي از آلودگي به اين باكتري و خسارات اقتصادي متعاقب آن، توصيه مي شود جهت پيشگيري و يا كاهش موارد اسهال ناشي از اين باكتري، اقداماتي همچون ايمن-سازي گاوهاي آبستن برعليه باكتري سالمونلا، رعايت بيشتر اصول بهداشتي در گاوداري ها و همچنين خوراندن آغوز به ميزان كافي و در زمان مناسب به گوساله هاي تازه متولد شده مورد توجه قرار گيرد. بعلاوه، با توجه به اينكه سالمونلوز يك عفونت زئونوز محسوب مي شود و احتمال انتقال باكتري به انسان وجود دارد، شناسايي آلودگي هاي سالمونلايي در اين مطالعه اهميت بيشتري مي يابد.
Thesis summary
-
جداسازي و شناسايي عوامل استرپتوكوكي در نمونه هاي شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني در گاوداري هاي همدان
علي اكبر رضائي 2018چكيده ورم پستان، التهاب غدد پستان است كه معمولاً ناشي از عفونت هاي باكتريايي مي باشد. ورم پستان به عنوان پر هزينه ترين بيماري گاو شيري در سرتاسر جهان مطرح مي باشد. خسارات اقتصادي آن ناشي از كاهش توليد، دور ريختن شير، افزايش حذف، هزينه هاي درمان و دامپزشك و... مي باشد . طيف وسيعي از اجرام بيماري زا مي توانند منجر به التهاب غدد پستاني شوند. استرپتوكوكوس آگالاكتيه، ديس گالاكتيه و يوبريس، پاتوژن هاي باكتريايي گرم مثبت هستند كه گله هاي شيري را مبتلا مي كنند. اين تحقيق با هدف شناسايي عوامل استرپتوكوكي در نمونه هاي شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان در گاوداري هاي صنعتي همدان صورت پذيرفت. در چهار فصل مختلف تعداد 130 نمونه شير از 7 گاوداري شيري استان اخذ و مورد بررسي قرار گرفت. جدايه هاي استرپتوكوكي بر اساس خصوصيات كشت و تست هاي بيوشيميايي شامل رنگ آميزي گرم، تست كاتالاز، بررسي الگوي هموليز، تست اكسيداز، كشت روي محيط هاي بلاد آگار و مك كانكي جداسازي شد و سپس با استفاده از آزمون زنجيره اي پليمراز ( PCR) نمونه هاي اخذ شده مورد بررسيlمولكولي قرار گرفت. بر اساس نتايج بدست آمده، بر پايه آزمون هاي ميكروبي و مولكولي، مجموعاً 24 جدايه استرپتوكوكوس مورد شناسايي و تأييد قرار گرفت. از مجموع 24 جدايه، 20 جدايه استرپتوكوكوس آگالاكتيه و 4 جدايه بعنوان استرپتوكوكوس ديس گالاكتيه تشخيص داده شد . حساسيت آنتي بيوتيكي اين جدايه ها همچنين مورد بررسي قرار گرفت. نتايج حاصل از اين مطالعه نشان دهنده اين است كه عوامل استرپتوكوكي از عوامل اصلي ايجاد كننده ورم پستان باليني در گاوداري هاي صنعتي استان همدان مي باشد. از نتايج اين تحقيق مي توان جهت اتخاذ برنامه هاي كنترلي لازم به منظور كاهش موارد آلودگي و كمك به دامداران و دامپزشكان در درمان استفاده نمود. به علاوه استفاده از آنتي بيوتيك هاي مناسب جهت درمان اين بيماري مي تواند هزينه هاي درمان را كاهش دهد و از ضرر ناشي از كاهش شير و انتقال آلودگي بين دام ها بكاهد.
Thesis summary
-
جداسازي استافيلوكوكوس اورئوس از نمونه هاي شير گاوهاي مبتلا به ورمپستان باليني در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان در سال 1395
آيدا الوندي 2018ورمپستان يكي از بيماري هاي مهم گاوهاي شيري است كه خسارت هاي اقتصادي فراواني را به صنعت دامداري تحميل مي كند. از آنجا كه در ميان باكتري هاي عامل ورمپستان، استافيلوكوكوس اورئوس، به عنوان يكي از مهم ترين و شايع ترين عوامل محسوب مي شود، مطالعه حاضر با هدف، جداسازي اين باكتري از نمونه هاي شير گاوهاي مبتلا به ورمپستان باليني در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان انجام شد. بدين منظور، تعداد 130 نمونه شير از گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني طي فصول مختلف سال هاي 1395 و 1396 جمع آوري و تست ورم پستان كاليفرنيا (CMT) و شمارش سلول هاي سوماتيك (SCC) بر روي اين نمونه ها انجام شد. سپس، استافيلوكوكوس اورئوس ها با كشت نمونه هاي شير بر روي محيط آگار خون دار، جداسازي و با استفاده از آزمون ها و محيط هاي بيوشيميايي مانند رنگ آميزي گرم، تست كاتالاز، تست كواگولاز، DNase و مانيتول سالت آگار، مورد تشخيص قرار گرفتند. پس از آن هويت تمامي جدايه ها و مقاومت آنها به متي سيلين به صورت ژنوتيپي با استفاده از واكنش زنجيره اي پليمراز چندگانه (Multiplex PCR) به ترتيب تاييد و ارزيابي شد. در ادامه، مقاومت آنتي بيوتيكي جدايه ها به صورت فنوتيپي با روش انتشار ديسك نيز مورد بررسي قرار گرفت. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه 70 نمونه شير (84/53%)، نمونه-هاي داراي امتياز بالا در تست CMT و 52 نمونه (40%)، نمونه هاي داراي امتياز بالا در شمارش سلول هاي سوماتيك بودند. ميزان هم بستگي بين نتايج دو آزمون CMT و SCC با استفاده از ضريب همبستگي اسپيرمن، 64/0 تعيين گرديد. همچنين از تعداد 130 نمونه شير اخذ شده، 33 نمونه (39/25%) به باكتري استافيلوكوكوس اورئوس آلوده بودند. نتايج آزمون حساسيت آنتي-بيوتيكي اين جدايه ها نشان داد كه بيشترين مقاومت (42/42%)، نسبت به آنتي بيوتيك پني سيلين وجود داشت. در حالي كه آنتي بيوتيك هاي ونكومايسين و اگزاسيلين، موثرترين آنتي بيوتيك ها بر عليه جدايه ها بودند و تمامي جدايه ها (100%)، نسبت به اين دو آنتي بيوتيك حساس بودند. با اين وجود، نتايج آزمون PCR Multiplex نشان داد كه 5 عدد (15/15%) از جدايه هاي استافيلوكوكوس اورئوس، واجد ژن mecA بودند و به عنوان استافيلوكوكوس اورئوس هاي مقاوم به متي سيلين (MRSA) شناسايي شدند. نتايج اين مطالعه حاكي از شيوع بالاي باكتري استافيلوكوكوس اورئوس به عنوان عامل مسبب
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي كوكسيلا بورنتي در نمونه هاي شير مخزن گاوداري هاي صنعتي استان همدان با استفاده از آزمون زنجيره اي پليمراز
فريبا رستمي 2018كوكسيلا بورنتي عامل مسبب تب كيو در انسان و حيوانات است. گاو، گوسفند و بز مخازن اصلي عفونت براي انسان مي باشند. حيوانات آلوده تعداد بسيار زيادي باكتري را در ادرار، مدفوع، شير، جفت و مايعات جنيني دفع مي كنند. عفونت از طريق استنشاق آئروسل هاي آلوده يا خوردن شير خام و محصولات لبني تازه در انسان و حيوانات گزارش شده است. هدف از اين مطالعه تشخيص كوكسيلا بورنتي (عامل تب كيو) در شير مخزن گاوداري هاي صنعتي استان همدان با استفاده از تكنيك PCR است. در مطالعه حاضر در طول سال 1394، 125 نمونه شير براي تشخيص كوكسيلا بورنتي با روش Trans PCR (با استفاده از پرايمرهاي Trans 1و Trans 2) مورد آزمايش قرار گرفت. حضور مولكولي ژنوم باكتري كوكسيلا بورنتي در مجموع در9 نمونه شير(2/7%) شناسايي شد كه 64/9% از 83 نمونه مربوط به فصول گرم سال و 38/2% از 42 نمونه مربوط به فصول سرد سال بود. نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد كه باكتري كوكسيلا بورنتي به عنوان عامل بيماري تب كيو در شير گاوداري هاي صنعتي استان همدان شيوع نسبتا قابل توجهي دارد و مي بايست اقدامات پيشگيرانه اي براي كنترل بيماري توسط مسئولين صورت گيرد.
Thesis summary
-
ارزيابي مقاومت عليه بنزيميدازول در نماتودهاي شيردان گوسفندان كشتار شده در كشتارگاه آمل
رحيم نعمتي 2017امروزه مقاومت عليه داروهاي ضدانگلي صنعت دامپروري را در جهان تهديد مي كند. مقاومت كرم ها در برابر داروهاي ضدكرمي عمدتاً به دنبال تغيير در ساختمان گيرنده هاي دارو، به علت تغيير در ژن هايي كه ساختمان گيرندهاي هدف داروي ضدانگلي را كنترل مي كنند، روي مي دهد. گروه بنزيميدازول از داروهاي مهم دامي بر عليه نماتودهاي دستگاه گوارش نشخواركنندگان از جمله گوسفند هستند. تغيير يك نوكلئوتيد در كدون 200 ايزوتيپ ژن 1 بتا توبولين سبب جايگزيني اسيدآمينه تيروزين (TAC)با اسيد آمينه فنيل آلانين (TTC) و ايجاد فرم مقاوم نماتودهاي خانواده تريكوسترونژيلوس در برابر بنزيميدازول ها مي باشد. همونكوس كونتورتوس، تلادورساژيا سيركومسينكتا و تريكوسترونژيلوس كولوبريفورميس از جمله نماتودهاي دستگاه گوارش به ويژه در شيردان گوسفند هستند كه مقاومت عليه داروهاي گروه بنزيميدازول در آن ها گزارش شده است. هدف از مطالعه حاضر ارزيابي مقاومت عليه بنزيميدازول در نماتودهاي شيردان در گوسفندان كشتارشده در كشتارگاه شهرستان آمل با استفاده از روش PCR-RFLP مي باشد. از 139 راس گوسفند به صورت تصادفي نمونه گيري انجام شد. پنجاه راس گوسفند داراي آلودگي به نماتودهاي شيردان بودند، كه از هر شيردان يك كرم جهت آزمايش برداشت گرديد. استخراج DNA نمونه ها با استفاده از كيت تجارتي انجام شد. نمونه هاي ژنوم استخراج شده با روش ارائه شده توسط هامبرت و سيلوستره (2000) آزمايش شدند. از پنجاه نمونه مورد آزمايش، 45 نمونه (90 درصد) نماتود تلادورساژيا سيركومسينكتا و 5 نمونه (10 درصد) نماتود همونكوس كونتورتوس بودند. نماتود تريكوسترونژيلوس كولوبريفورميس شناسايي نشد. توزيع آلل هاي حساسيت و مقاومت نسبت به بنزيميدازول در 45 نمونه تلادورساژيا سيركومسينكتا جدا شده به صورت 30 نمونه (67/66 درصد) هموزيگوس حساس (SS)، 14 نمونه (11/31 درصد) هتروزيگوس (RS) و يك نمونه (22/2 درصد) هموزيگوس مقاوم (RR) و در مورد 5 نمونه همونكوس كونتورتوس جدا شده به صورت 3 نمونه (60 درصد) هموزيگوس حساس (SS) و 2 نمونه (40 درصد) هتروزيگوس (RS) بود. نتيجه گيري كلي اين مطالعه نشان مي دهد كه مقاومت عليه بنزيميدازول در گوسفندان شمال ايران در حال شكل گيري مي باشد لذا پايش مداوم وضعيت مقاومت عليه داروهاي ضدانگل رايج در اين منطقه، و بر اين اساس استفاده متناوب از داروها و روش هاي اپيدميولوژيك ج
Thesis summary
-
بررسي پاسخ هاي ايمني گوسفندان واكسينه شده با واكسن
Rev.1 توليد شده در موسسه رازي در سال 1395
سجاد دوستداري 2017چكيده: بروسلوز يكي از بيماري هاي مشترك بين انسان و دام است كه با تب در انسان و سقط جنين در دام همراه است. عامل ايجاد اين بيماري يك كوكوباسيل گرم منفي داخل سلولي اختياري به نام بروسلا است. بروسلا داراي گونه هاي مختلف از جمله بروسلا ملي تنسيس مي باشد كه عامل اوليه بيماري در گوسفند و بز است. بهترين راه مقابله با بيماري بروسلوز واكسيناسيون است و بهترين واكسن براي پيشگيري از بروسلا ملي تنسيس واكسن Rev.1 است. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسي پاسخ هاي ايمني گوسفندان واكسينه شده با واكسن Rev.1 توليد شده در موسسه رازي بود. بدين منظور ابتدا 9 راس گوسفند 4 تا 6 ماهه غير واكسينه تهيه شد. سپس گوسفندان به طور تصادفي به سه گروه تقسيم شدند و پس از آن به عنوان روز صفر خونگيري انجام شد. سپس به گوسفندان هر گروه يك دز از واكسن هاي Rev.1 اسپانيا (CZV)، Rev.1 موسسه رازي و Rev.1 آزمايشي تزريق شد و در روزهاي 30، 60، 90، 120، 150، 180 و 210 پس از واكسيناسيون، خونگيري انجام گرديد و آزمايش هاي سرولوژي شامل رزبنگال، رايت، 2-مركاپتواتانول و الايزاهاي سنجش ميزان IgG و IgM بر ضد بروسلا ملي تنسيس انجام شد. به منظور بررسي ايمني زايي در موش، تعداد 24 سر موش ماده سالم نژاد BALB/c تهيه شد و موش ها به صورت تصادفي به 4 گروه 6 تايي تقسيم شدند و طبق دستورالعمل سازمان جهاني بهداشت دام، ايمني زايي هر 3 نوع واكسن Rev.1 مذكور در موش بررسي گرديد. نتايج آزمايش هاي سرولوژي در گوسفندان نشان داد كه هر 3 نوع واكسن باعث فعال شدن سيستم ايمني هومورال شدند. بالاترين تيتر آزمايش رايت و 2-مركاپتواتانول مربوط به 30 روز بعد از واكسيناسيون بود، نتايج آزمون هاي الايزا نشان داد كه حداقل تا 7 ماه بعد از واكسيناسيون، آنتي بادي هاي IgG و IgM بر ضد بروسلا ملي تنسيس در نمونه هاي سرمي وجود داشت. بررسي ايمني زايي در موش نيز نشان داد كه واكسن Rev.1 اسپانيا (CZV) و واكسن Rev.1 موسسه رازي توانايي ايجاد ايمني در موش را طبق الزامات سازمان جهاني بهداشت دام داشتند، هرچند واكسن Rev.1 آزمايشي، قابليت ايجاد ايمني در موش را نداشت و بنابراين جهت مصرف باليني توصيه نمي شود.
Thesis summary
-
شناسايي فاكتورهاي حدت STx1 و STx2 در H7:O157 هاي جدا شده از گوشت هاي قرمز (گوساله و گوسفند) عزضه شده در قصابي هاي سطح شهر همدان
فاطمه بيننده 2017 -
بررسي چند شكلي ژن GPR54 و ارتباط آنها با توانايي توليدمثلي در گوسفندان مهربان
صدرالدين انواري مجد 2017هدف از اين تحقيق شناسايي چندشكلي هاي موجود در ژن GPR54 در گوسفند نژاد مهربان با كمك روش هاي چندشكلي تك رشته اي فضايي (SSCP) و توالي يابي مستقيم و بررسي تاثير ارتباط آن با ركوردهاي چندقلوزايي بود. ژن GPR54 به عنوان يكي از ژن هاي موثر بر باروري شناخته شده است كه در افزايش نرخ تخمك گذاري و چندقلوزايي موثر است. از تعداد 100 راس گوسفند نژاد مهربان به طور تصادفي نمونه خون تهيه و استخراج DNA به روش كيت از خون كامل انجام شد. در واكنش زنجيره اي پليمراز (PCR) با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي در مرحله اول يك قطعه 923 جفت بازي منطقه تنظيمي ژن، يك قطعه 850جفت بازي اگزون و اينترون 1 و قطعه 925 جفت بازي اگزون و اينترون 2 و همچنين اگزون 3 ژن GPR54 تكثير شدند كه در ادامه از هر نژاد بصورت تصادفي دو نمونه مستقيما توالي يابي شدند. نتايج وجود 4 جهش تك نوكلئوتيدي در منطقه تنظيمي ژن و يك جهش تك نوكلئوتيدي در اينترون 1 را نشان داد. در مرحله دوم تحقيق براي بررسي دقيق تر جهش ها در منطقه تنظيمي ژن و همچنين بررسي احتمالي وجود جهش در مناطق ديگر ژن با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي قطعه 295 جفت بازي بخشي از منطقه تنظيمي ژن، قطعه 321 جفت بازي اگزون 4 و همچنين قطعه 257 جفت بازي اگزون 5 ژن GPR54 تكثير شدند. در قطعه منطقه تنظيمي ژن چهار چند شكلي تك نوكلئوتيدي T→G، T→C، C→A و A→C در جايگاه هاي به ترتيب 74، 134، 153 و 249 جفت باز در دوالگوي متفاوت ازSSCP از ژن، يك چند شكلي A→C در جايگاه نوكلئوتيدي 106 جفت باز در اگزون 4 با دو الگوي متفاوت SSCP از ژن شناسايي شد كه منجر به تغيير يك اسيد آمينه گرديد. همچنين سه چند شكلي در سه الگوي متفاوت SSCP در اگزون 5 ژنGPR54، تك نوكلئوتيدي G→A و C→A به ترتيب در جايگاه هاي 160 و 175 جفت باز و يك جهش تك نوكلئوتيدي جايگزيني A با G در جايگاه 160 جفت باز شناسايي شد كه منجر به تغيير اسيدآمينه نگرديد. بررسي ارتباط بين ژنوتيپ ها با صفات توليدمثلي شامل تعداد بره در هر زايش (LS)، ميانگين وزن بره هاي متولد شده در هر زايش (ABWL)، ميانگين مجموع وزن بره هاي متولد شده (TBWL)، نشان داد كه چندشكلي مربوط به منطقه تنظيمي ژن، ارتباط معني داري با صفات توليدمثلي بررسي شده، نداشتند. چندشكلي هاي مشاهده شده در اگزون 4 و اگزون 5 ژن GPR54 رابطه ي معني دار با صفات توليدمثلي مورد مطالعه داشتند (05/0
-
مطالعه آلودگي مايكوپلاسمايي ريه گاوهاي كشتار شده در كشتارگاه صنعتي همدان
سعيد توتونچي مشهور 2016مايكوپلاسماها پروكاريوت هاي بسيار كوچكي هستند كه قادر به ساختن پپتيدوگليكان ديواره سلولي نبوده و بنابراين در برابر برخي از آنتي بيوتيك هاي رايج مقاوم مي باشند. آلودگي با اين باكتري ها سبب ايجاد عفونت ها و عوارض مختلف تنفسي، چشمي، پستاني، ادراري- تناسلي و مفصلي در گاو مي گردد. مشكلات تنفسي بخصوص بيماري كمپلكس تنفسي گاوان در در دهه هاي اخير در گاوهاي صنعتي افزايش يافته است. يكي از مهمترين عوامل پاتوژنيك مايكوپلاسمايي گونه مايكوپلاسما بويس مي باشد كه خسارات اقتصادي عمده اي را بر صنعت گاوداري در سراسر جهان تحميل مي كند. مطالعه حاضر به منظور برآورد ميزان آلودگي ريه گاوهاي كشتار شده در كشتارگاه صنعتي همدان به جنس مايكوپلاسما و گونۀ مايكوپلاسما بويس انجام گرديد. نتايج آزمايشات هيستوپاتولوژي و ملكولي (PCR) كه بر روي تعداد 108 نمونه ريه در فصول سرد و مرطوب (58 نمونه) و گرم و خشك (50 نمونه) انجام گرديد تا حدودي تاييد كننده يكديگر بود بطوريكه تعداد 5 (6/4%) و 2 (85/1%) نمونه به ترتيب داراي ويژگي هاي ميكروسكوپي عفونت جنس مايكوپلاسما و گونۀ مايكوپلاسما بويس، و تعداد 9 نمونه (3/8%) واجدDNA جنس مايكوپلاسما بودند. همچنين با استفاده از آزمون Nested PCR و تعيين سكانس، در تعداد 5 مورد (6/4%) از نمونه هاي مثبت جنس مايكوپلاسما، گونه مايكوپلاسما بويس تشخيص داده شد. نتايج اين مطالعه نشان داد كه آلودگي مايكوپلاسمايي در جمعيت گاوهاي منطقه وجود دارد و ميزان آلودگي ريوي آن با گزارشات تحقيقات ديگر كشورها، همخواني دارد. بر اساس نتايج بدست آمده در اين تحقيق و نقش مايكوپلاسماها به ويژه گونۀ مايكوپلاسما بويس در بروز بيماريهاي تنفسي در گاو و كاهش قابل توجه توليد، انجام مطالعات بيشتر در منطقه و كشور و نيز ارائه راهكارهاي مناسب توسط ارگانهاي ذيربط جهت تشخيص و كنترل آلودگي مايكوپلاسمايي ضروري به نظر ميرسد.
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي عفونت هاي مايكوپلاسمايي در نمونه هاي شير مخزن گاوداري هاي صنعتي استان همدان
زهرا باقري 2016مايكوپلاسماها كوچك ترين باكتري هاي هستند كه ديواره سلولي ندارند و اين ويژگي باعث شده از ديگر باكتر ي ها متمايز شوند و به لحاظ اندازه بسيار كوچكشان و مشكلاتي كه در زمينه كشت و جداسازي آن ها وجود دارد، كمتر مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته اند. مايكوپلاسماها به عنوان سومين عامل ورم پستان مسري پس از استافيلوكوكوس اورئوس و استرپتوكوكوس آگالاكتيه مطرح هستند. ورم پستان گاو، شايع ترين و پرهزينه ترين بيماري است كه گله هاي شيري سراسر جهان را تحت تأثير قرار مي دهد. در بين عوامل ايجادكننده ورم پستان، مايكوپلاسماها كه بيشتر به شكل تحت باليني يا مزمن دام را آلوده مي كنند، نسبت به سال هاي گذشته افزايش يافته اند. بدين جهت در مناطق مختلف دنيا برنامه هاي خاصي جهت كنترل و پيشگيري از آن ها تدوين شده است. به منظور تعيين وضعيت آلودگي گاوداري هاي صنعتي استان همدان به عفونت مايكوپلاسمايي، طي سال 1394 از مخازن شير اين گاوداري ها، نمونه گيري به عمل آمد و با روش PCR به جستجوي اين عفونت پرداخته شد. نتايج آزمون PCR حاصل از بررسي 125 نمونه شير مخزن اخذ شده از 31 گاوداري شيري طي چهار مرتبه نمونه گيري، نشان داد كه تعداد 19 نمونه (2/15 درصد) به جنس مايكوپلاسما آلوده بودند. از طرف ديگر، با توجه به اينكه مايكوپلاسما بوويس (M. bovis) با حدت بالا در بروز ورم پستان نقش ايفا مي كند، نمونه هايي كه در آزمون قبل مثبت بودند با استفاده از روش PCR آشيانه اي (Nested PCR) و پرايمرهاي اختصاصي گونه بويس مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج اين آزمون نيز نشان داد كه تعداد 11 نمونه (8/8 درصد) از نمونه هاي مثبت قبلي به گونه مايكوپلاسما بوويس تعلق داشتند. نتايج اين مطالعه حاكي از وجود آلودگي مايكوپلاسمايي (اعم از گونه بوويس و ساير گونه ها) در گاوداري هاي شيري صنعتي استان همدان مي باشد و با توجه به نقش مايكوپلاسماها به ويژه گونه بوويس به عنوان يكي از عوامل مهم ورم پستان واگيردار كه باعث كاهش توليد شير و تغيير كيفيت آن مي شود، توصيه مي شود تا اقدامات پيشگيرانه و كنترلي مناسبي جهت مبارزه با اين عفونت در گاوداري ها اتخاذ گردد.
Thesis summary
-
شناسايي ژن هاي انتروتوكسين كلاسيك (A-E) در استافيلوكوكوس اورئوس هاي جدا شده از سمبوسه و فلافل هاي سرخ نشده عرضه شده در سلف سرويس هاي شهر همدان
سعيد خالديان 2016استافيلوكوكوس اورئوس باعث مسموميت غذايي از طريق رها سازي انتروتوكسين ها در انواع غذاها مي شود. اين باكتري ممكن است در ضمن فرآوري مواد غذايي از طريق دست هاي آلوده كارگران و وسايل آلوده مخصوص فرآوري وارد مواد غذايي شود. مواد غذايي عرضه شده در اغذيه فروشي ها مانند سمبوسه و فلافل پتانسيل بالايي جهت آلودگي به انواع ميكروارگانيسم ها و ايجاد بيماري هاي غذازاد را دارند. با توجه به اهميت آلودگي ميكروبي اين فرآورده ها، مطالعه حاضر با هدف ارزيابي حضور ژن هاي مولد انتروتوكسين كلاسيك (A-E) در استافيلوكوكوس اورئوس جدا شده از نمونه هاي سمبوسه و فلافل سرخ نشده، عرضه شده در اغذيه فروشي هاي سلف سرويس سطح شهر همدان در سال 1394 تا 1395 انجام شد. تعيين هويت كليه جدايه هاي استافيلوكوكوس اورئوس بر اساس خصوصيات كشت و آزمون هاي بيوشيميايي انجام شد و سپس با روش واكنش زنجيره اي پليمراز (PCR)، حضور ژن هاي femA و انتروتوكسين هاي كلاسيك مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد از مجموع 120 نمونه سمبوسه و فلافل مورد مطالعه، تعداد 57 نمونه (5/47%) به استافيلوكوكوس اورئوس آلوده بودند. همچنين بررسي 56 جدايه تاييد شده به روش ملكولي، نشان داد كه بيشترين فراواني ژن هاي كدكننده انتروتوكسين ها، متعلق به ژن انتروتوكسين A با تعداد 20 (71/35٪) بود. بعلاوه، بيشترين ميزان آلودگي به جدايه ها در مواد غذايي مورد مطالعه مربوط به سمبوسه جمع آوري شده در فصل گرم بود. با توجه به ميزان نسبتا بالاي آلودگي نمونه ها به استافيلوكوكوس اورئوس هاي واجد ژن هاي كدكننده انتروتوكسين (ها) و خطر بالقوه آن براي سلامت مصرف كنندگان اين مواد غذايي، بكارگيري اقدامات كنترلي، رعايت اصول بهداشتي، آموزش افراد شاغل در اين زمينه و نظارت بيشتر ارگان هاي مسئول بر نحوه توليد اين مواد غذايي لازم و ضروري به نظر مي رسد. لذا تشخيص اين جدايه ها و كنترل منبع آلودگي سمبوسه و فلافل بايد به عنوان بخشي از استانداردهاي كنترل كيفي اغذيه فروشي ها مورد توجه قرار گيرد.
Thesis summary
-
شناسايي اشرشياكلي انتروتوكسيژنيك در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان
كيومرث قوامي 2016اسهال در گوساله ها مشكلي بسيار جدي و مهم است كه به واسطه ايجاد مرگ و مير، تحميل هزينه هاي درمان و كاهش رشد گوساله ها، يكي از علل مهم خسارات اقتصادي در هر دامداري محسوب مي گردد. باكتري اشريشيا كلي انتروتوكسيژنيك (ETEC) يكي از علل مهم و شايع ايجاد كننده اسهال در گوساله هاي نوزاد مي باشد. مهمترين عوامل مرتبط با بيماريزايي باكتري اشريشيا كلي انتروتوكسيژنيك توانايي چسبيدن به انتروسيت ها به خصوص از طريق فيمبريه F5 (K99) و F41 و توليد انتروتوكسين هاي مختلف به خصوص انتروتوكسين مقاوم به حرارت ST است. اين تحقيق با هدف شناسايي اشريشيا كلي هاي انتروتوكسيژنيك در نمونه هاي سواب مدفوعي گوساله هاي زير يك هفته از گاوداري هاي صنعتي همدان انجام شد. جدايه هاي اشريشيا كلي بر اساس خصوصيات كشت و تست هاي بيوشيميايي شامل رنگ آميزي گرم، تست اكسيداز، كشت بر روي محيط هاي مك كانكي آگار، سيمون سيترات آگار، EMB،TSI ، SIM و MRVP مورد تشخيص و تاييد قرار گرفتند و سپس با استفاده از آزمون زنجيره اي پلي مراز (PCR) حضور ژن هاي كد كننده F41، F5 و Sta مورد بررسي قرار گرفت. بر اساس نتايج بدست آمده بر پايه آزمون هاي مرسوم ميكروبي و بررسي حضور ژن هاي كد كننده پروتئين هاي حدت مذكور، از تعداد 120 نمونه سواب مدفوعي اخذ شده از 8 گاوداري صنعتي طي دو مرحله نمونه گيري در فصل هاي بهار و تابستان سال 1395، مجموعاً 10 (33/8%) جدايه، داراي ژن هاي كد كننده انتروتوكسين Sta و فيمبريه هايF5 و يا F41 بودند كه به عنوان سويه هاي ETEC تلقي مي شدند. البته از ميان اين جدايه ها، فقط 7 (83/5%) جدايه، داراى هر سه ژن كد كننده پروتئين هاي حدت F41، F5 و Sta بودند. همچنين نتايج تست حساسيت آنتي بيوتيكي 10 جدايه ETEC نشان داد كه بيشترين حساسيت نسبت به آنتي-بيوتيك هاي سيپروفلوكساسين (100%)، كوتريموكسازول (100%) و انروفلوكساسين (100%) وجود داشت. در حالي كه بيشترين درصد مقاومت نسبت به آنتي بيوتيك هاي آموكسي كلاو (100%) و پلي ميكسين B (100%) مشاهده شد. نتايج حاصل از اين مطالعه كه براي اولين بار در استان همدان صورت گرفته است، نشان مي دهد كه اسهال ناشي از سويه هاي ETEC در گوساله هاي با سن كمتر از يك هفته گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان وجود دارد و بنابراين توصيه مي شود جهت پيشگيري و يا كاهش موارد اسهال ناشي از آلودگي با اين باكتري ها، اقدامات م
Thesis summary
-
شناسايي ژن لوكوسيدين پنتون ولنتين (PVL) در استافيلوكوكوس ارئوس هاي جدا شده از ضايعات پوستي بيماران ارجاعي به درمانگاه بيماريهاي پوستي
2016استافيلوكوكوس ارئوس يكي از مهمترين عوامل ايجاد كننده عفونت هاي بيمارستاني و همچنين رايج ترين پاتوژن عامل عفونت زخم هاي پوستي مي باشد. سويه هاي استافيلوكوكوس ارئوس توليد كننده لكوسيدين ويرولانس بالايي دارند و موجب انواع عفونت هاي پوستي و پنوموني مي شوند. اعضاي خانواده لكوسيدين هاي استافيلوكوكوس ارئوس شامل لكوسيدين پنتون ولنتين (PVL)، LukD/E، lukM و همولايزين 3 مي باشد كه به سلول هاي پلي مورفونوكلئار، مونوسيت ها و ماكروفاژهاي انسان حمله مي كنند. برخي مطالعات نشانگر ارتباط نزديكي بين سويه هاي توليد كننده پنتون ولنتين لكوسيدين و سويه هاي استافيلوكوكوس ارئوس مقاوم به متي سيلين كسب شده از جامعه (CA-MRSA) هستند كه موجب افزايش اهميت اين سويه هاي شده است. هدف از اين مطالعه بررسي فراواني ژن هاي كد كننده لكوسيدين استافيلوكوكوس ارئوس جدا شده از ضايعات پوستي بيماران مراجعه كننده به بيمارستان فرشچيان همدان بود. نمونه گيري از 138 بيمار بخش هاي مختلف بيمارستان انجام شد. نمونه ها با روش هاي معمول كشت و تست هاي بيوشيميايي مورد بررسي قرار گرفت. تاييد ژنوتيپي و شناسايي ژن هاي توليد كننده لكوسيدين با تكنيك PCR انجام شد. از مجموع نمونه هايمورد بررسي 8/6 درصد موارد استافيلوكوكوس ارئوس جداسازي شد. از اين تعداد 41/6 درصد واجد ژن pvl،3/58 واجد ژن lukD/E،3/58 واجد ژن lukM و 66/6 دردصد واجد ژن mecA بودند. با توجه به فراواني بالاي ژن هاي توليد كننده لكوسيدين در سويه هاي مقاوم به متي سيلين و ويرولانس بالاي اين سويه ها تشخيص و درمان زود هنگام اين سويه ها بايد مد نظر قرار گيرد.
Thesis summary
-
جداسازي ليستريا مونوسيتوژنز در پنير سفيد ايراني عرضه شده در سطح شهر همدان
مهشاد جاويدمقدم 2015بيماري هاي منتقله از طريق غذا معضل سلامت و بهداشت عمومي محسوب مي شوند كه سالانه با صرف هزينه هاي بالا، ميليون ها نفر از جمعيت جهان به آنها مبتلا و بخشي نيز دچار مرگ مي شوند. ليستريا مونوسيتوژنز يكي از عوامل ميكروبي منتقله از راه غذا است كه موجب بروز ليستريوز در انسان مي شود. به دليل انتشار وسيع اين باكتري در طبيعت، مواد غذايي خام و فراوري شده مختلفي از جمله محصولات لبني، گوشت، سوسيس هاي تخميري، سبزيجات تازه و فراورده هاي دريايي به راحتي آلوده مي شود لذا اين ارگانسيم مي تواند طي مراحل توليد و رسيدن برخي از انواع پنيرها از جمله پنيرهاي نرم زنده بماند و رشد كند. از آنجايي كه پنير عامل ليستريوز انساني گزارش شده است، بررسي ميزان آلودگي پنيرهاي سفيد ايراني سنتي و صنعتي عرضه شده در سطح شهر همدان هدف اصلي اين تحقيق مي باشد. در اين مطالعه، 120 نمونه پنير سنتي و صنعتي جمع آوري شده از 60 مركز توليد و توزيع محصولات لبني در شهر همدان، از نظر وجود ليستريا مونوسيتوژنز مورد بررسي قرار گرفت. اين مطالعه به روش غني سازي نمونه در دماي پايين، كشت بر روي محيط اختصاصي و سپس استفاده از تست هاي بيوشيميايي از جمله رنگ آميزي گرم، تست كاتالاز، هموليز، تست CAMP و تست حركت انجام شد. سپس با استفاده از واكنش زنجيره اي پليمراز(PCR) حضور ژن هاي iap و hlyA در جدايه هاي مشكوك به ليستريا مونوسيتوژنز مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه در هيچ كدام از اين جدايه ها وجود ژنهاي اختصاصي جنس و گونه ليستريا مونوسيتوژنز وجود ندارد.
Thesis summary
-
شناسايي ژن مقاومت به متي سيلين در استافيلوكوكوس اورئوس هاي كواگولاز مثبت جدا شده از پنير سفيد ايراني سنتي عرضه شده در شهر همدان
مينا ورمزيارنجفي 2015شير و فرآورده هاي لبني داراي ارزش تغذيه اي بالايي بوده و مصرف آن در رژيم غذايي افرادرو به گسترش است. بنابراين يكي از مهمترين منابعي هستند كه توسط عوامل بيو لوژيكي آلوده مي شوند.پنير از جمله فراورده هاي لبني است كه روزانه توسط افراد استفاده مي شود غني از پروتئين ومواد معدني مي باشد و عدم پاستوريزاسيون شير مورد استفاده درانها ممكن است باعث الودگي انها به استافيلوكوكوس اورئوس شود. اين تحقيق با هدف شناسايي ژن مقاومت به متي سيلين در استافيلوكوكوس اورئوس هاي كواگولاز مثبت جدا شده از پنير سفيد ايراني سنتي عرضه شده در شهر همدان صورت پذيرفت. جدايه هاي استافيلوكوكوس اورئوس بر اساس خصوصيات كشت و تست هاي بيوشيميايي شامل رنگ آميزي گرم، تست كاتالاز، تست كواگولاز، كشت روي محيط هاي بردپاركر آگار، مانيتول سالت آگار و DNase آگار جداسازي شد و سپس با استفاده از آزمون زنجيره اي پليمراز ( PCR) حضور ژن هاي femA و mecA مورد بررسي قرار گرفت. بر اساس نتايج بدست آمده از تعداد120نمونه پنير سفيد ايراني( سنتي وصنعتي) اخذ شده از 60 مركز عمده عرضه محصولات لبني، بر پايه آزمون هاي مرسوم ميكروبي و بررسي حضور ژن femA، مجموعا 19 جدايه استافيلوكوكوس اورئوس مورد شناسايي و تأييد قرار گرفت. تمام نمونه هاي استافيلوكوكوس اورئوس تأييد شده با روش هاي آزمايشگاهي و مولكولي با روش انتشار ديسك از بابت مقاومت يا حساسيت به 13 نوع آنتي بيوتيك مختلف مورد بررسي قرار گرفتند. مقاومت به اگزاسيلين در3نمونه (78/15%) تشخيص داده شد. بيشترين مقاومت آنتي بيوتيكي به پني سيلين (100%) و كمترين مقاومت به سيپروفلوكساسين وكانامايسين (26/5%) مشاهده گرديد. هيچ يك از جدايه ها نسبت به آنتي بيوتيك ونكومايسين مقاومتي نشان ندادند. از مجموع 19 نمونه مورد بررسي تعداد 4 (05/21%) نمونه داراي ژن mecA بودند. نتايج حاصل از اين مطالعه تأييد مي كند كه رشد استافيلوكوكوس اورئوس در پنير سفيد ايراني سبب به مخاطره افتادن بهداشت عمومي مي گردد.به طور كلي نتايج اين مطالعه نشان دهنده اين واقعيت است كه توليد پنير سنتي بايستي در شرايط مطلوبي از نظربهداشتي صورت گيرد.همچنين به منظور اگاهي دامداران, توليد كنند گان وتوزيع كنندگان درخصوص شناخت كانون هاي الودگي ,به كارگيري تكنولوژي مناسب وبهداشتي در رابطه با توليد شير وپنير ونيز نگهداري مناسب آنها ضروري به نظر مي رس
Thesis summary
-
جدا سازي و شناسايي استرپتوكوكوس از ماهيان قزل آلاي رنگين كمان در شهرستان سيروان - استان ايلام
طيب سيفي 2015آلودگي هاي باكتريايي آبزيان و بويژه ماهي از نظر ايجاد بيماري هاي مختلف در استخرهاي پرورشي و همچنين به سبب احتمال انتقال عفونت به انسان از اهميت فراواني برخوردارند و بواسطه افزايش تاثير اقتصادي اين بيماري ها در پرورش آبزيان، اخيرا مطالعات زيادي در رابطه با بيماري زايي، اكولوژي، همه گيري شناسي و مديريت بيماري هاي باكتريايي ماهي صورت گرفته است. استرپتوكوكوز از جمله بيماري هاي باكتريايي ماهيان است كه انواع مختلف ماهيان وحشي و پرورشي به ويژه قزل آلاي رنگين كمان را به صورت انفرادي و همه گير در معرض خطر قرار داده و خسارات اقتصادي قابل توجهي را به دنبال دارد. اين بيماري يكي از مهم ترين بيماري هاي تهديد كننده قزل آلاي پرورشي در مناطق مختلف جغرافيايي از جمله اروپا، امريكا، استراليا، ژاپن و ايران محسوب مي شود. از جمله باكتري هاي مهم ايجادكننده استرپتوكوكوز، مي توان به گونه هاي مختلف باكترهاي جنس هاي استرپتوكوكوس و لاكتوكوكوس اشاره كرد. در تحقيق حاضر به منظور بررسي اين بيماري، از 2 مزرعه پرورش ماهي قزل آلاي رنگين كمان اطراف شهرستان ايلام، تعداد 120 عدد ماهي با علائم ظاهري تيرگي پوست، بادكردگي زير شكم، كم تحركي و اگزوفتالمي جمع آوري گرديد و سپس از كبد، كليه و طحال هر يك از آن ها نمونه برداري و كشت ميكروبي انجام شد و هويت باكتري هاي جداسازي شده با استفاده از روش هاي بيوشيميايي تعيين گرديد. در مرحله بعد، هويت باكتري هاي مشكوك به جنس استرپتوكوكوس و گونه اينيه به روش مولكولي و با استفاده از واكنش زنجيره اي پليمراز تاييد گرديد. بدين منظور، توالي ژن tuf (كد كننده فاكتور امتداد Tu) جهت تعيين جنس استرپتوكوكوس و 16S rRNA براي تعيين گونه اينيه مورد استفاده قرار گرفت. براساس نتايج كشت باكتريايي و آزمايشات بيوشيميايي صورت گرفته بر روي 360 نمونه تهيه شده از كبد، كليه و طحال ماهيان، تعداد 177 جدايه متعلق به جنس هاي استرپتوكوكوس و لاكتوكوكوس تشخيص داده شدند. آزمايشات مولكولي نشان داد كه تمامي 177 جدايه متعلق به جنس استرپتوكوكوس بودند، كه از ميان آن ها 82 جدايه در آزمايش PCR، گونه اينيه تشخيص داده شدند. نتايج مطالعه حاضر علاوه بر تاييد حساسيت و ويژگي بالاي روش PCR و هم پوشاني بين نتايج آن و روشهاي بيوشيميايي نشان داد كه 58 (33/48%) قطعه از ماهيان مورد مطالعه به استرپتوكوكوز مبتلا بودند و همچنين
Thesis summary
-
شناسايي ژن انتروتوكسين A در استافيلوكوكوس اورئوس هاي جدا شده از برخي شيريني هاي تر عرضه شده در سطح شهر همدان
علي رضايي 2015استافيلوكوكوس اورئوس باعث مسموميت غذايي از طريق آزاد كردن انتروتوكسين ها در غذا مي شود. اين باكتري به صورت گسترده اي در محيط پراكنده است و بر روي بسياري از مواد غذايي وجود داشته و به طرق مختلف سبب آلودگي مواد غذايي مي شود. باكتري استافيلوكوكوس اورئوس ممكن است در ضمن فرآوري مواد غذايي از طريق دست كارگران آلوده و يا توسط وسايل آلوده وارد مواد غذايي شود. شيريني هاي تر پتانسيل بالايي جهت آلودگي به انواع ميكروارگانيسم ها و ايجاد بيماري هاي غذازاد را دارند. با توجه به اهميت آلودگي ميكروبي اين فرآورده ها، اين مطالعه با هدف ارزيابي حضور ژن مولد انتروتوكسين A در استافيلوكوكوس اورئوس كوآگولاز مثبت جدا شده از نمونه هاي شيريني خامه اي و شيريني رولت عرضه شده در برخي از قنادي هاي سطح شهر همدان در سال 1393 انجام شد. كليه جدايه هاي استافيلوكوكوس اورئوس بر اساس خصوصيات كشت و تست هاي بيوشيميايي جداسازي شدند و سپس با استفاده از روش PCR حضور ژن هاي femA و انتروتوكسين A مورد بررسي قرار گرفت. . نتايج نشان داداز مجموع 160 نمونه شيريني خامه اي و رولت مورد مطالعه، تعداد61 نمونه آلوده (38/1 درصد) بهاستافيلوكوكوس اورئوسبودند. همچنين از مجموع 61جدايهتاييد شده به روش مولكولي، 16جدايه (26/2 درصد) واجدژن مولد انتروتوكسين A بودند.بيشترين ميزان آلودگي به جدايه ها در شيريني خامه اي مربوط به ماه تير و در شيريني رولت مربوط به ماه مهر بود. با اين وجود آلودگي در شيريني هاي خامه اي بالاتر بود. بيشترين ميزان جدايه هاي واجد ژن مورد ارزيابي در شيريني خامه اي در ماه تير و در شيريني رولت در ماه شهريور و مهر تشخيص داده شد. با توجه به فراواني ميزان آلودگي ميكروبي نمونه هاي شيريني خامه اي و رولت مورد ارزيابي، ممكن است سلامت مصرف كننده به مخاطره افتاده و از طرف ديگر آلودگي اين محصولات ضررهاي اقتصادي فراواني را بدنبال داشته باشد. با توجه به اهميت موضوع، جهت كنترل آلودگي ميكروبي اين محصولات ارائه راهكارهاي كنترل آلودگي، رعايت اصول اوليه بهداشتي، آموزش افراد شاغل در اين زمينه و نظارت بيشتر ارگان هاي مسئول بر نحوه توليد و عرضه ضروري به نظر مي رسد. لذا تشخيص اين سويه ها و كنترل منبع آلودگي شيريني خامه اي و شيريني رولت بايد به عنوان بخشي از استانداردهاي كنترل كيفي شيريني هاي تر مورد توجه قرار گيرد.
Thesis summary