Faculty - دانشکده دامپزشکی
Associate Professor
Update: 2024-11-21
زينب صادقي دهكردي
Faculty of Veterinary Medicine / Department of Pathobiology
Master Theses
-
بررسي حضور آناپلاسما فاگوسيتوفيلوم در تك سمي هاي مناطق مختلف ايران در سال 1402-1401
2024تا به امروز، آلودگي اسب با گونه هاي مختلف آناپلاسما به عنوان مثال آناپلاسما فاگوسيتوفيلوم، آناپلاسما مارژيناله، آناپلاسما اويس و آناپلاسما بويس مستند شده است، با اين حال، آناپلاسموز گرانولوسيتي اسب (EGA) شايع ترين بيماري مشترك بين انسان و دام آناپلاسما فاگوسيتوفيلوم است كه از بسياري از كشور ها گزارش شده است، اما اطلاعاتي در مورد آناپلاسموز اسب در ايران وجود نداشت. بنابراين، اين مطالعه با هدف ارائه اولين اطلاعات در مورد آناپلاسموز اسب در كشور انجام شد. براي اين منظور، در فاصله زماني فروردين 1401 تا خرداد 1402، در مجموع 152 نمونه خون از اسب به ظاهر سالم (118 اسب، 34 الاغ) از هر دو جنس و سنين مختلف در هفت شهرستان از چهار استان با اقليم هاي مختلف مثل شهرستان هاي آمل و محمودآباد در استان مازندران، شهرستان هاي ملاير و همدان در استان همدان، شهرستان كميجان در استان مركزي، شهرستان هاي بروجرد و رومشكان در استان لرستان، جمع آوري شد. اسمير خون رنگ آميزي شده با گيمسا از نمونه هاي خون تهيه و به صورت ميكروسكوپي مورد بررسي قرار گرفت. علاوه بر اين، DNA ژنومي از نمونه ها استخراج و با پرايمر هاي اختصاصي آناپلاسما در واكنش هاي Nested-PCR مورد آزمايش قرار گرفت. نمونه مثبت PCR توالي يابي و آناليز فيلوژنتيكي شد. باكتري آناپلاسما از نظر ميكروسكوپي مشاهده نشد اما يك نمونه از يك اسب ماده 8 ساله ساكن شهر آمل در PCR مثبت شد. تجزيه و تحليل فيلوژنتيكي جدايه شبيه آن را با آناپلاسما پلاتيس-لايك سويه كانديداتوس آناپلاسما كملي نشان داد كه شترهاي يك كوهانه را آلوده مي كند. طبق اطلاعات ما، اين اولين گزارش آناپلاسموز اسب در ايران و اولين ثبت آلودگي اسب با آناپلاسما پلاتيس است. مطالعات آتي در كشور براي روشن شدن شيوع و تنوع آناپلاسموز در جمعيت هاي اسب مورد نياز است.
Thesis summary
-
بررسي آلودگي با انگل تريپانوزوما در سگ هاي مناطق مختلف ايران با روش PCR معمولي
فرزاد نعمتي 2022چكيده: تريپانوزوما ها انگل هاي تك ياخته اي تاژك داري هستند كه خون و بافتهاي حيوانات اهلي و وحشي و انسان در مناطق مختلف دنيا را آلوده و ميزبان را بيمار مي كنند. اين انگل ها عمدتاً توسط گزش حشرات خون خوار ميزبان واسط (مانند مگس تسه تسه و ساس ترياتوما) منتقل مي شوند البته در برخي گونه ها مانند تريپانوزوما اوانسي (عامل بيماري سورا حشره ي ناقل تنها نقش ناقل مكانيكي را داشته و نقشي در سيكل زندگي انگل ندارد. اين تك ياخته مي تواند در حيوانات مختلف مانند شتر، اسب و سگ منجر به مرگ حيوان شود البته فرم مزمن بيماري مي تواند باعث كاهش عملكرد در حيوانات گردد. به تازگي مشخص شده است انگل تريپانوزوما اوانسي مي تواند انسان سالم را نيز آلوده كند و لذا به عنوان يك بيماري مشترك نو پديد درنظر گرفته مي شود. بيماري سورا بيش از 90 سال است كه از ميزبانان پستاندار مختلفي از جمله شتر، اسب، قاطر، گاوميش گزارش شده است و اندميك محسوب مي شود. از آنجا كه بيماري در مناطق جغرافيايي متفاوت وجود داشته و در سالهاي گذشته مواردي از بيماري در سگهاي تهران و شيراز گزارش شده است هدف از مطالعه حاضر بررسي گونه هاي انگلهاي جنس تريپانوزوما در خون سگ هاي مناطق مختلف كشور بود. مواد و روشها: در اين مطالعه 423 نمونه خون وريد سافن يا سفاليك از سگ هاي 5 شهر كشور با آب و هواي مختلف شامل 141 قلاده از همدان (%33/33)، 51 قلاده كرمانشاه (%05/12)، 80 قلاده از يزد (%91/18)، 80 قلاده از آمل (%91/18) و 71 قلاده از اهواز (%78/16) جمع آوري شد. از نمونه هاي خون DNA ژنوميك استخراج شده و با روش PCR معمولي با پرايمرهايي كه قطعه-ي ITS گونه هاي تريپانوزوما ي دنياي قديم را تكثير مي كند مورد بررسي قرار گرفت. نمونه هاي مثبت براي تريپانوزوما اوانسي با پرايمر اختصاصي Rotat براي بررسي تريپانوزوما اوانسي تيپ A مورد آزمايش قرار گرفت. نتايج: آلودگي 120 سگ ( 04/29%) با تريپانوزوما اوانسي و 10 سگ (39/3%) با تريپانوزوما ويواكس شناسايي گرديد. به جز يك مورد تمامي سگ هاي آلوده به تريپانوزوما ويواكس واجد آلودگي همزمان با تريپانوزوما اوانسي بودند. از ميان 120 سگ مبتلا به سورا آلودگي 97 قلاده (39/73%) با تريپانوزوما اوانسي تيپ A تاييد شد. از ميان شهرهاي مورد مطالعه تريپانوزوما اوانسي در همدان، كرمانشاه، يزد، آمل و اهواز و تريپانوزوما ويواكس در همدان، كرم
Thesis summary
-
بررسي مقايسه اي گونه هاي بابزياي گوسفندي در ميزبان و كنه ي هاي جداشده از دام هاي موردمطالعه در شهرهاي همدان، قم و ايلام
سارا صادقي 2022بابزيوزيس يك بيماري انگلي مهم و خطرناك در بسياري از مناطق جهان من جمله ايران بوده و مي تواند خسارات اقتصادي فراواني به صنعت دامپروري وارد آورد. بابزيا اويس و بابزيا موتاسي به عنوان عوامل ايجادكننده بابزيوزيس گوسفندي در ايران شناخته شده اند. در بررسي حاضر تعيين ميزان آلودگي گوسفند و بز به انگل بابزيا در استان ايلام، قم و همدان به وسيله گسترش نازك خون و روش PCR انجام گرفت. براي اين منظور در تابستان سال 1397 درمجموع 150 نمونه خون (50 نمونه از هر شهر) به صورت تصادفي از وريد وداج گوسفند و بز از مناطق مختلف جمع آوري شد. از 150 رأس دام در بررسي ميكروسكوپي نمونه هاي خون از 134 رأس گوسفند 55 مورد بابزيا مثبت (66/36%) و از تعداد 16 رأس بز تعداد 5 مورد بابزيا مثبت (7/35 %) مشاهده گرديد. نتايج بررسي مولكولي نمونه هاي خون نشان داد، در گوسفند تعداد 7 مورد (66/4 %) آلوده به بابزيا بوده اند و در بز آلودگي به بابزيا مشاهده نشد. نتايج اين مطالعه نشان داد، بيماري بابزيوزيس در بين گوسفندان شهرهاي همدان و قم وجود دارد. همچنين در بررسي ميكروسكوپي نمونه هاي غدد بزاقي كنه ي مشخص شد كه از تعداد 253 مورد كنه ي 229 مورد نر (51/90%) و 24 مورد ماده (48/9%) هستند. كنه ي هاي نر به 4 نوع ريپي سفالوس بورسا 71 مورد نشد (04/31%) و همافيزاليس پونكتاتا 38 مورد (593/16%) و هيالوما اكسكاواتوم 62 مورد (074/27%) و هيالوما مارژيناتوم 58 مورد (32/25%) شناسايي شدند و تعداد كنه هاي ماده، ريپي سفالوس بورسا 14 مورد (333/58%) و هيالوما 10 مورد (66/41%) بدون تعيين گونه گزارش گرديد.
-
بررسي اثر عصاره آبي، الكلي و هيدروالكلي بره موم و گياهان بن سرخ، خوشاريزه و رزماري بر زنده ماني
پروتواسكولكسهاي اكينوكوكوس گرانولوزوس در شرايط آزمايشگاهي
ميلاد قرباني پور 2022هيداتيدوزيس بيماري مهم مشترك بين انسان و حيوان است كه به وسيلهي مرحلهي لاروي سستودي از خانواده تنيايده از جنس اكينوكوكوس ايجاد ميگردد.گوشت خواران ميزبان نهايي انگل هستند و انسان به عنوان ميزبان واسط، از طريق خوردن آب، سبزيجات و مواد غذايي آلوده به تخم انگل مبتلا ميشود. طبق مطالعات گذشته، از موادي مانند نمك هايپرتونيك و نيترات نقره براي غيرفعال شدن محتويات كيست شده كه عوارض جانبي به همراه داشته است؛ بنابراين نياز به يافتن يك پروتواسكولكسكش جديد با كارايي و تأثير بيشتر و عوارض كمتر هميشه موردتوجه بوده است. باتوجه به اينكه منابع گياهي حاوي تركيبات مفيد سازگار با بدن بوده و غالباً فاقد عوارض ناخواسته هستند ميتوانند بهعنوان جايگزين مناسب انتخاب شوند.عصاره گيري در سه زمان 24 ساعت، 48 ساعت و 72 ساعت در دماي ثابت 40 درجه و به سه شكل آبي، هيدروالكلي و الكلي انجام شد. تعداد عصارهها 36 عدد بود و با انجام تستهاي فعاليت آنتي اكسيداني گياهي و بررسي نتايج و تجزيه وتحليل داده ها توسط نرم افزار Design expert بهترين عصارهها و بهترين زمان تركيبات گياهي براي مواجهه با پروتواسكولكسها انتخاب شدند.. سپس از گياهان آسياب شده موجود عصاره گيري با غلظت منتخب انجام گرديد. از شهريور تا دي ماه 1400 كبدهاي آلوده به كيست هيداتيك از كشتارگاه همدان جمع آوري شد و جهت انجام آزمايش به آزمايشگاه انگل شناسي دانشگاه بوعلي سينا منتقل شد. تمامي محتويات كيست به كمك سرنگ به درون لولههاي فالكون منقل گرديد، پس از سانتريفيوژ مايع رويي دور ريخته شد و در صورت بارور بودن كيست ميزان زنده ماني پروتواسكولكسها با تست ائوزين تعيين گرديد.آن دسته از پروتواسكولكسهايي كه مرده بودند به دليل خاصيت نفوذپذيري غشا به رنگ قرمز و پروتواسكولكسهاي زنده بي رنگ ديده ميشدند. اين تحقيق در غلظت ثابت عصارهها و تكرار 4 بار آزمايش انجام گرديد. مقايسه ميانگين با آزمون چند دامنهاي دانكن در سطح احتمال 5/0 و آزمون تجزيه واريانس از SASS 9.1 استفاده گرديد. عصاره بهينه خوشاريزه تاثير 100 درصد كشندگي در زمان 5دقيقه پس از مواجهه را داشت. عصاره بهينه بره موم در زمانهاي 5، 15 و 30 دقيقه پس از مواجهه به ترتيب توانست 16/94 ، 100 و 100 درصد پروتواسكولكسها را از بين ببرد. عصاره بهينه بن سرخ نيز در زمانهاي 5، 15 و 30 دقيقه پس از مواجهه به ترتيب توانست 27/90
Thesis summary
-
بررسي وضعيت تيلريوز گوسفندي در استان ايلام
سهيل ياري 2020تيلريوز گوسفندي ، بيماري ناشي از تك ياخته خوني منتقله از راه كنه ،به نام تيلريا مي باشد كه در ايران گونه تيلريا هيرسي (لستوكاردي) بيماري زا و بدخيم بوده و تيلريا اويس غير بيماري زا است انتقال بيماري توسط كنه هاي سخت خسارات اقتصادي فراوان به صنعت دامداري شيوع بيماري در فصل بهار و تابستان تب ،كم خوني ،زردي مخاطات، ضايعات بيماري كبد طحال، عقده هاي لنفاوي،كليه ،ريه ناشي از حضور شيزونت انگل
Thesis summary
-
بررسي ميزان آگاهي، نگرش و عملكرد صاحبان حيوانات خانگي نسبت به بيماري هاي انگلي در شهر هاي همدان و كرمانشاه در سال 1397 و 1398
روشن حاصلي جگرلويي 2020مقدمه:در جامعه ي مدرن حيوانات خانگي نقش مهمي در زندگي جوامع سراسر جهان دارند و در بسياري از خانواده ها نقش مهمي به عنوان همدم دارند. اما به خوبي مستند شده است خطرات بهداشتي زيادي در ارتباط با نگهداري از حيوانات خانگي مانند آلودگي هاي انگلي، باكتريايي، قارچي، ويروسي وجود دارد كه مي تواند از طريق حيوان خانگي به انسان منتقل شود. اين مطالعه با هدف بررسي ميزان آگاهي، نگرش و عملكرد صاحبان حيوانات خانگي نسبت به بيماري هاي انگلي در شهرهاي همدان و كرمانشاه انجام شد. روش كار: اين مطالعه توصيفي مقطعي در سال 1398 بر روي 200 نفر از صاحبان حيوانات خانگي شهرهاي همدان و كرمانشاه انجام گرفت. ابزار جمع آوري اطلاعات يك پرسشنامه محقق ساخته بود كه پايايي و روايي پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت و تاييد گرديد. داده هاي جمع آوري شده با نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. روش هاي توصيفي با استفاده از ميانگين و انحراف معيار و روش تحليلي با استفاده از آزمون من ويتني مي باشد. نتايج: تجزيه و تحليل داده ها نشان داد، كه بين شركت كنندگان هر دو شهر از لحاظ دانش آن ها نسبت به بيماري هاي انگلي تفاوت آماري معني داري وجود دارد.001/0 =p-valueكه كوچكتر از ( > p-value 05/0 ) است، و از لحاظ نگرش تفاوت آماري معناداري مشاهده نشد. 473/0 =p-value كه بيشتر از ( > p-value 05/0 ) است و عملكرد آن ها نسبت به بيماري هاي انگلي نيز تفاوت آماري معني داري وجود دارد و 001/0 = p-value كه كوچكتر از ( > p-value 05/0 ) است. ميانگين نمره دانش كسب شده در كرمانشاه و همدان به ترتيب (68/17 و05/15) بود كه ميانگين شهركرمانشاه بالاتر بود. ميانگين نمره نگرش كسب شده در كرمانشاه و همدان به ترتيب (01/17 و 05/16) بود كه ميانگين نمره كرمانشاه بالاتر بود. ميانگين نمره عملكرد كسب شده در كرمانشاه و همدان به ترتيب (8/54 و 3/50) بود كه ميانگين نمره ي شهر كرمانشاه بالاتر بود. در شهر كرمانشاه ضريب همسبتگي اسپيرمن نشان داد بين نمره ي آگاهي و عملكرد ارتباط مستقيم و معناداري مشاهده شد (655/0 =rو 001/0>P). همچنين نتايج اين آزمون نشان داد بين نمره ي نگرش و آگاهي نيز ارتباط مستقيم و معناداري وجود داشت (390/0 =rو 001/0>P). همچنين يافته ها نشان داد بين نگرش افراد و عملكرد نيز ارتباط مستقيم و معناداري يافت شد (354/0 =rو 001/0>P). در شهر همدان ضريب
Thesis summary
-
ارزيابي لاروكشي اسانس هاي نعنا و رزماري در مبارزه با لارو پشه كولكس
اميد بيات 2019چكيده: پشه هاناقلبيماري هايينظيرمالاريا،فيلاريازيسوآنسفاليت هايويروسي،تيفوس،طاعون،تبزردوسايربيماري هايمنتقلهميباشد.در حال حاضر غالبأ براي مبارزه با پشه هااز حشره كش هاي شيميايي استفاده مي شود، اگرچه اينحشره كش هامي توانند نتايج فوري براي كنترل حشرات ارائه دهنداما به علت: مقاومت ايجاد شده در پشه ها نسبت به حشره كش هايشيميايي، هزينه هاي عملياتي بالا، سميت بالقوه اين حشره كش ها، اثرات مخربي كه روي محيط زيست دارند، اثر سوئي كه بر موجودات غير هدف از جمله انسان دارند، براي كنترل ناقلين توصيه نمي شود؛ بنابراين ضرورت مبارزه بيولوژيك با پشه ها مورد توجه بسياري از محققين قرار گرفته است. در مطالعه حاضر اثر لاروكشي اسانس دو گونه گياهي تحت عنوان نعنا و رزماري در برابر لارو پشه كولكسبررسي شد.براي هر اسانس به طور همزمان با اثر بخشي سري غلظت ها دو گروه كنترل مثبت و كنترل منفي(آب مقطر) نيز راه اندازي شد و از هر اسانس چهار سري غلظت (10، 50، 200 و 600ppm) تهيه گرديد. براي اين كار از خرداد تا شهريور ماه سال 1397 تعداد 1500 لارو پشه كولكس از چهار منطقه از رودخانه قره چاي واقع در شهرستان خنداب از توابع استان مركزي گرفته و مورفولوژيك تشخيص داده شد و به دوازده گروه تقسيم شدند، به عبارتي شش گروه براي اسانس رزماري و شش گروه براي اسانس نعنا در نظر گرفته شد(چهار گروه براي غلظت هاي 10، 50، 200 و 600ppm ، يك گروه براي كنترل مثبت و يك گروه براي كنترل منفي)، براي هر گروه ده عدد لارو به صورت تصادفي انتخاب شدند. ميزان مرگ و مير لاروها در زمان هاي 6، 12، 24، 48و 72 ساعت بررسي شد و در طي اين زمان، غذايي به لارو داده نشد و براي هر غلظت،سه بار آزمايش تكرار گرديد. معيار تاييد مرگ لاروها عدم حركت آن ها پس از تحريكات مكانيكي با يك سوزن در ناحيه گردني لاروها بود. در آناليز مقايسه اي حاصل از اين آزمايش اسانس نعنا در غلظت ppm 200 و در زمان 6 ساعت، بالاترين ميزان سميت و لاروكشي را از خود نشان داد، طوري كه بعد از مشاهده در آزمايش اول از تعداد ده عدد لارو، يك عدد زنده بود و در آزمايش هاي دوم و سوم هر ده عدد لارو از بين رفته بودند. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه در شرايط آزمايشگاهي هر دو گياه مورد مطالعه بخصوص نعنامي تواند به عنوان يك جايگزين بالقوه براي كنترل بيولوژي لارو كولكس در نظر گرفته شوند.
Thesis summary
-
بررسي ميزان آلوگي اجرام پيروپلاسمايي ( بابزيا و تيلريا) در تك سمي هاي روستايي استان همدان
سحر حاتمي 2019پيروپلاسموزيس در تك سمي ها يك بيماري تك ياخته اي قابل انتقال از طريق كنه ها مي باشد كهانتشار جهاني دارد. اين بيماري توسط دو تك ياخته ي بابزيا كابالي و تيلريا اكويي شكل مي گيرد. هدف از اين مطالعه بررسي آلودگي به بابزيا كابالي و تيلريا اكويي در اسب و الاغ در استان همدان بود. نمونه ها از 7 روستا از خردادماه تا آبان ماه 1396و از تعداد 134رأس تك سمي شامل 52 رأس اسب و 82 رأس الاغ اخذ و پس از انتقال به آزمايشگاه گسترش هاي خوني تهيه شده با گيمسا رنگ آميزي شد.DNA استخراج شده از هر نمونه خون در واكنش زنجيره اي پليمر از چندگانه (PCRMultiplex) به منظور سنجش بابزيا كابالي و تيلريا اكوييمورداستفاده قرار گرفت. در بررسي گسترش هاي خوني رنگ آميزي شده اجسام شبه پيروپلاسما در اسب از تعداد 52 نمونه، 11 مورد (15/21%) و 28مورد (85/53%) به ترتيب مشكوك به بابزيا كابالي و تيلريا اكويي ديده شد. و آلودگي هم زمان با دو گونه ي انگل در4 مورد (69/7%) از نمونه ها مشاهده شد. در الاغ از تعداد 82 نمونه، تعداد 18 مورد (95/21%) و 28 (15/34%) به ترتيب به بابزيا كابالي و تيلريا اكويي آلوده بودند و آلودگي هم زمان با دو گونه ي انگل در6 مورد (31/7%) از نمونه ها مشاهده شد.نتايج حاصل از PCRMultiplex نشان داد، در اسب تعداد 15 مورد (85/28%) و در الاغ نيز تعداد 25 مورد(49/30%) آلوده به تيلريا اكويي بودند .آلودگي به بابزيا كابالي در هيچ كدام از نمونه ها مشاهده نشد.براساس نتايج اينمطالعه،بيماريدربينتكسمي هاي استان همدان به صورتآندميكوجود دارد. و كنترلموارد پيروپلاسموز ازنظربهداشتداموهم چنين خسارات اقتصادي ناشي از آن واهميتآندرتجارتوحمل ونقلبين المللياسب ها، الزامي مي باشد.
Thesis summary
-
مطالعه آلودگي اسب هاي همدان به استرونژيلوس ولگاريس
حمزه علي يعقوبي امين لو 2018استرونژيلوس ولگاريس مهم ترين و بيماري زاترين گونه از جنس استرونژيلوس مي باشد. اين نماتود در روده بزرگ و روده كور تك سمي ها زندگي مي كند و مراحل مختلف زندگي آن سبب ايجاد آسيب هاي قابل توجه به ميزبان مي شود. اين مطالعه باهدف تشخيص ميكروسكوپي و جستجوي مولكولي گونه استرونژيلوس ولگاريس در نمونه هاي مدفوع اخذ شده از اسب هاي شهر همدان صورت پذيرفت. تعداد 140 نمونه مدفوع تازه از اسب هاي باشگاه هاي سواركاري و بومي شهر همدان در فاصله آذرماه 1395 تا شهريورماه 1396 جمع آوري گرديده و به منظور تعيين ميزان آلودگي به استرونژيلوس ولگاريس از روش هاي تعيين تعداد تخم انگل در گرم نمونه (EPG)، شناورسازي، كشت مدفوع و جداسازي نوزاد انگل به روش برمن و تشخيص بر اساس تعداد و شكل و نحوه قرارگيري سلول هاي روده اي انگل نوزاد و روش مولكولي (PCR) استفاده شد. تخم استرونژيلوس در 10 مورد (26/8%) از مجموع 121 نمونه مدفوع اخذشده از باشگاه هاي سواركاري با ميانگين EPG 2/62 و 3 مورد (78/15%) از 19 نمونه اخذشده از اسب هاي بومي با ميانگين EPG 3/24 يافت شد. همچنين ميزان آلودگي در نمونه هاي اخذ شده در فصول سرد و مرطوب (17) و گرم و خشك (123) به ترتيب صفر و 56/10% بود. در ضمن ميزان آلودگي در ماديان ها 7 (85/53%) و در نريان ها 6 (15/46%) بود. تمامي نمونه هاي مثبت كشت شده واجد استرونگل هاي بزرگ بودند روش PCR، وجود گونه استرونژيلوس ولگاريس در 2 نمونه مربوط به باشگاه هاي سواركاري را تائيد نمود. با توجه به وجود آلودگي به استرونژيلوس ولگاريس در منطقه، شايسته است با بكار گيري برنامه هاي مناسب پيشگيري و كنترل، از وارد آمدن خسارت اقتصادي به صنعت اسب جلوگيري به عمل آيد.
Thesis summary
-
بررسي ميزان الودگي انسفاليتوزون كانيكولي در خرگوش هاي اهلي همدان
هيدخت رضاييان 2017انسفاليتوزونيس يك بيماري مشترك بين انسان و خرگوش است كه عامل آن يك تك ياخته داخل سلولي اجباري به نام انسفاليتوزون كانيكولي از خانواده ميكروسپوريده آ مي باشد. آلودگي به اين انگل سبب بروز فلجي، تشنج و مرگ در خرگوش ها مي شود. براي تشخيص اين انگل پاتوژن، از روش هاي مختلف ازجمله روش هاي مولكولي استفاده مي شود. هدف از اين مطالعه بررسي وضعيت آلودگي انسفاليتوزون كانيكولي در خرگوش هاي اهلي همدان به روش هاي مولكوليPCR)) و هيستوپاتولوژي بوده است. تعداد 48 سر خرگوش اهلي، با گاز كلروفرم كشته شده و نمونه هاي مغز جهت تشخيص DNA انگل به روش PCR و نمونه هاي مغز و كليه جهت مطالعه هيستوپاتولوژي به منظور مشاهده انگل مورد آزمايش قرار گرفتند. نتايج آزمون PCRنشان داد كه از بين 48 سر خرگوش، 27 مورد ( ٪25/56 ) به انسفاليتوزون كانيكولي آلوده بودند. آزمايش هيستوپاتولوژي 2مورد (٪16/4) آلودگي به انسفاليتوزون كانيكولي را نشان داد. اين مطالعه نشان داد كه آلودگي به انسفاليتوزون كانيكولي در خرگوش هاي اهلي همدان وجود دارد و روش PCR در مقايسه با روش هيستوپاتولوژي از حساسيت بيشتري براي تشخيص اين انگل در بافت هاي بدن خرگوش برخوردار است
-
بررسي وضعيت الودگي آناپلاسموز گاوي دراستان گيلان(شهرستان تالش)با روشهاي ريخت شناسي ومولكولي
صادق صالحي گيلانده 2016آناپلاسموز يكي از بيماريهاي مهم تك ياخته اي خوني منتقله از راه كنه مي باشد كه در نشخوار كنندگان اهلي در اغلب نواحي جهان شايع است و عامل آناپلاسموزيس گاوي، در ايران آناپلاسما مارژيناله مي باشد . اين مطالعه در طي فصل فعاليت كنه ها از تيرماه تا آبان ماه 1393 در استان گيلان (شهرستان تالش) انجام شد. هدف از اين مطالعه تعيين ميزان آلودگي آناپلاسموزيس گاوي با استفاده از دو روش ميكروسكوپي و بيولوژي مولكولي بود. 150 نمونه خون از وريد وداج گاوها به صورت تصادفي جمع آوري گرديد. پس از تهيه گسترش خون از هر نمونه، ميزان 5/2 ميلي ليتر خون حيوان به 3 ميلي ليتر اتانول70درجه اضافه شد و نمونه ها جهت بررسي هاي بعدي، در زنجيره سرما به آزمايشگاه انگل شناسي دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا همدان منتقل گرديد. گسترشهاي خوني در متانول، فيكس شده و به منظور تعيين حضور انگل تك ياخته اي، با گيمسا رنگ آميزي شدند سپس به منظور تأييد گونه هاي آناپلاسما در نمونه خونهاي جمع آوري شده از تكنيك هاي PCR و Nested-PCR استفاده گرديد. براساس مشاهدات ميكروسكوپي بر روي 150 گسترش خون، (66/66%)100 مورد آلوده به آناپلاسما تشخيص داده شد. سپس از تعداد 150 نمونه خون، با روش PCR، (66/40%)61 مورد آلوده به آناپلاسما و با روش Nested-PCR(33/35%)53 مورد آلوده به آناپلاسما بوويس، (12%) 18موردآلوده به آناپلاسما سنتراله، (66/24%) 37مورد آلوده به آناپلاسما فاگوسيتوفيليوم و (33/9%)14مورد آلوده به آناپلاسما مارژيناله گزارش شد. نتايج آناليزهاي آماري نشان داد كه، حساسيت و ويژگي روش ميكروسكوپي در مقايسه با روش مولكولي در تشخيص آلودگي آناپلاسما به ترتيب % و % مي باشد . ميتوان نتيجه گرفت كه در روش ميكروسكوپي، پلي مورفيسم در مورد آناپلاسما وجود دارد و از سوي ديگر ارگانيسم هاي آناپلاسمايي فاقد ويژگي هاي ريخت شناسي متمايز كننده هستند كه سبب اشتباه در تشخيص تفريقي آناپلاسما از تكياخته هاي ديگر مانند اشكال بابزيايي در روش رنگ آميزي گيمسا مي گردد كه اين مشكل، با انجام PCR برطرف مي شود. علاوه برهمه موارد گفته شده، تشخيص آلودگي آناپلاسمايي با در نظر گرفتن ميزبان و از طريق شناسايي گنجيدگي هايي كه به طور حاشيه اي يا جنب مركزي در گلبول هاي قرمز قرار گرفته اند انجام مي شود
Thesis summary
-
بررسي وضعيت الودگي بابزيوز گوسفندي در كشتارگاه همدان با روش مرفولوزيك و مولكولي
مريم محمودي پور 2015چكيده بابزيوز يكي از بيماريهاي مهم تك ياخته اي خوني منتقله از راه كنه مي باشد كه در نشخوار كنندگان اهلي و وحشي و تك سميها در اغلب نواحي جهان شايع است و در اروپا، آفريقا و آسيا انتشار دارد. در ايران هم بابزيوز گوسفندي، ناشي از بابزيا اويس و بابزيا موتازي بوده و در برخي موارد ناشي از آلودگي مضاعف هر دو تك ياخته مي باشد و از طرفي وضعيت گله داري در ايران به نحوي است كه چراي اكثريت گوسفندان در مراتع انجام مي پذيرد و همين امر باعث ميشود كه بابزيوز در بين گوسفندان شايعتر بوده و پراكنش ان در سطح كشور وسيع مي باشد. اين مطالعه در طي فصل فعاليت كنه از تابستان تا پاييز 1393 در كشتارگاه استان همدان انجام شد. هدف از انجام اين مطالعه تعيين گونه هاي بابزياي گوسفندي با استفاده از دو روش ميكروسكوپي و بيولوژي مولكولي بود. تعداد 186 نمونه خون از وريد وداج گوسفندان به صورت تصادفي جمع آوري گرديد. پس از تهيه گسترش خون از هر نمونه، ميزان 5/2 ميلي ليتر خون حيوان را به 3 ميلي ليتر اتانول70درجه اضافه شده و نمونه ها جهت انجام آزمايشات مورد نظر، در زنجيره سرد به آزمايشگاه انگل شناسي دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا همدان منتقل گرديد. گسترشهاي خوني در متانول، فيكس شده و جهت تعيين حضور انگل تك ياخته اي، با گيمسا رنگ آميزي شدند و با ميكروسكوپ نوري و روغن ايمرسيون مورد بررسي قرار گرفت. سپس به منظور تأييد گونه هاي بابزيا در نمونه خونهاي جمع آوري شده از تكنيك هاي PCR و Semi nested-PCR استفاده گرديد. براساس مشاهدات ميكروسكوپي بر روي 175 گسترش خون، تعداد(57/44%)78 آلوده به بابزيا، تعداد (4/7%)13 آلوده به تيلريا و تعداد (7/13%)24 آلودگي مشترك بابزيا-تيلريا تشخيص داده شدند. سپس از تعدا 175 نمونه خون، با روش PCR و Semi nested-PCR تعداد (2/10%)18 آلوده به تيلريا و تعداد (71/9%)17 آلوده به بابزيا اويس گزارش شد. طبق نتايج Semi nested-PCR محصول PCR با پرايمر اختصاصي بابزيا موتازي تكثير نشد و فقط با پرايمر اختصاصي بابزيا اويس كه داراي باند bp186 بود واكنش نشان داد.در بررسيهاي آماري بعد از گزارش نتايج ، حساسيت و ويژگي روش ميكروسكوپي نسبت به روش مولكولي به ترتيب 8/62% و 8/68% مي باشد. و ميتوان نتيجه گرفت كه در روش ميكروسكوپي، پلي مورفيسم در مورد بابزيا اويس وجود دارد كه سبب اشتباه در تشخيص افتراقي بابزيا
Thesis summary
-
بررسي ميزان آلودگي Encephalitozoon cuniculi در خرگوشهاي آزمايشگاهي مراكزتحقيقاتي و خرگوشهاي وحشي با روشهاي مولكولي
ابراهيم نوروزي 2015انسفاليتوزون كانيكولي تك ياخته داخل سلولي اجباري در شاخه ميكروسپوريده ها مي باشدكه بيماري ناشي از آن ،انسفاليتونوزيس ، يكي از عوامل مهم آن فلجي تشنج و مرگ و مير در بين خرگوشهاي آزمايشگاهي و خرگوشهاي وحشي مي باشد.و يك بيماري زئونوز بين انسان و خرگوش بوده روشهاي مختلف براي تشخيص اين پاتوژن در خرگوش استفاده مي شود كه يكي از حساسترين و اختصاصي ترين تكنيك هاي تشخيص ، روشهاي مولكولي مي باشد. هدف از اين مطالعه بررسي اين انگل پاتوژن در كلني خرگوشهاي آزمايشگاهي نژادNew Zealand White و خرگوشهاي وحشي بود. از آنجاييكه تاكنون هيچگونه تحقيقي بر روي اين انگل در حيوانات آزمايشگاهي وخرگوشهاي وحشي ايران صورت نگرفته است.60 سر خرگوش ازمايشگاهي نژاد New Zealand Whiteبطور تصادفي از 6 مركز پرورش حيوانات آزمايشگاهي و تعداد 9 سرخرگوش وحشي از بازار فروش حيوانات خانگي خريداري شد و به آزمايشگاه منتقل گرديدند. مغز خرگوشها بدقت از جمجه خارج و به دو نيم تقسيم گرديدند.نيمي از آن در فرمالين 10% و نيمي ديگرآن در فريزر 20- درجه سانتي گراد قرار داده شدند. از بافتهاي مغز به روش فنل كلروفرم، DNA استخراج و سپس Nested-PCRانجام شد. تعداد 7 مورد از 9 خرگوش وحشي مورد مطالعه (7/77%) و 2 مورد از خرگوشهاي آزمايشگاهي (3/3%) آلوده به انسفاليتوزون بودند. در مطالعه حاضر با تهيه مقاطع هيستوپاتولوژي از خرگوشهاي آزمايشگاهي ، علائم انسفاليتوزون مشاهده نشد.نتايج حاصل از اين تحقيق با توجه به اينكه اين انگل بين انسان و خرگوش مشترك بوده و سبب ايجاد بيماري در انسان مي گردد لزوم بررسي و رديابي اين انگل در تعداد نمونه هاي بيشتري از خرگوشهاي وحشي و آزمايشگاهي ضرورت دارد در كودكان و افراد نقص سيستم ايمني و مبتلايان به ايدز اين انگل به عنوان عفونت فرصت طلب شناخته شده است.
-
بررسي انگل هاي خارجي گوسفند و بز در كامياران كردستان ر سال 92-91
علي محمودي 2014آلودگي هاي انگلي از عوامل كاهش توليد در دامپروري مي باشند كه سالانه خسارات زيادي به اين صنعت مهم وارد مي كنند. با توجه به اهميت فراوان پرورش گوسفند و بز در منطقه كامياران ، براي اولين بار ميزان آلودگي به انگل هاي خارجي در اين حيوانات مورد بررسي قرار گرفت . در اين مطالعه تعداد 256 نمونه از 32 روستاي تابعه و 1500 نمونه از كشتارگاه دام شهرستان در مدت 12 ماه جمع آوري و سپس جهت بررسي انگل هاي خارجي در آزمايشگاه انگل شناسي دانشكده پيرادامپزشكي مورد آزمايش قرار گرفتند. تنهامياز جلدي ، لارو پرژوالسكيانا و نوع كنه هاي شناسايي شده از جنس ريپي سفالوس و بووفيلوس بودندكك هاي جنس كتنوسفاليدس و پولكس نيز شناسايي گرديدند
Thesis summary
-
بررسي الودگيهاي انگلي دستگاه گوارش كپور ماهي و ماهي خالدار سد وحدت سنندج
فرانك پيري 2014For this porpose from October to February 2014, a total of 150 fish specimens belong to Abramis brama and Salmon trutta fario species were examined. The fishes were predated from arrival area, median area and beside of the Vahdat dam in Sanandaj. After the samples transported to the laboratory parasitology , biometrics features such as: Total length , total weight, and the number of lateral line sequines were recorded , then digestive system of fishes were taken out and contents were using a 100 pore mesh.Their GI mass were filtereted, for any precente worm.Wormes were collected and stained by carmin acid method. Our results showed that Salmon trutta fario fishes were no contaminated, but neoechinorhynchus rutili (Acanthocephala) were found in Abramis brama fishes inhabiting in Vahdat dam, Out of 75 fishes, 59( 78.6%) were contaminated to neoechinorhynchus rutili . Acanthocephala numbers and measures were reported 1 to 18 and 3-18 mm, respectively. The present study is the first survey on digestive parasites infection of Salmon trutta fario and Abramis brama of Vahdat dam in Sanandaj, Iran.
Thesis summary
-
بررسي ميزان آلودگي به توكسوپلاسما در جنين هاي سقط شده گوسفندو بز در استان كردستان با روش هاي ملكولي وهيستوپاتولوژي
ارژنگ پرتواندازان پور 2014كسوپلاسما گونديي تك ياخته اجباري داخل سلولي در شاخه اپي كمپلكسا مي باشد كه بيماري ناشي از آن ،توكسوپلاسموز، يكي از عوامل مهم سقط جنين و عفونت مادرزادي در گوسفند وبز شناخته شده است. روش هاي مختلف براي تشخيص اين پاتوژن در جنين گوسفند آلوده استفاده مي شود كه يكي از حساسترين و اختص اصي ترين تكنيك هاي تشخيصي ، روش تغيير يافته Nested - PCR با استفاده از ژن B1 اين ارگانيسم است . هدف از انجام اين مطالعه شيوع سقط جنين توكسوپلاسمايي درگوسفند و بز با روشهاي PCR و هيستوپاتولوژي طي سالهاي 1931 - 1931 در استان كردس تان بود . در مجموع تعداد 111 نمونه جنين سقط شده گوسفند وبز ( 111 جنين گوسفند و 11 جنين بز ) از نقاط مختلف استان كردستان بصورت اتفاقي جمع آوري گرديد وبا رعايت اصول بهداشتي و شرايط استريل مغز جنين ها خارج و به دونيم تقسيم گرديدند نيمي از آن در فرمالين بافر 11 درصد و نيمي ديگر آن در فريزر 11 - درجه سانتي گراد قرار داده شدند . پس از استخراج DNA از نمونه هاي مغز فريز شده كه با روش فنل كلروفرم صورت گرفت اين نمونه ها به روش تغيير يافته Nested - PCR مورد بررسي قرار گرفتند از اين تعداد 11 نمونه ( 9 / 8 % ) از نظر PCR م ثبت بودند . كه از اين تعداد ، 3 نمونه مربوط به جنين هاي گوسفند و 1 نمونه مربوط به جنين هاي بز( 1 / 8 % جنين گوسفند و 11 % جنين بز ) بودند نمونه هاي مثبت به روش هيستوپاتولوژي مورد بررسي قرار گرفتند كه در آنها علائمي از قبيل عوارض ادم ، پرخوني ، گليوزيس و مننژيت غير چركي مشاهده گرديد، و در دو نمونه كيست مشاهده شد . نمونه هايي كه از نظر PCR منفي بودن نيز به روش هيستوپاتولوژي مورد مطالعه قرار گرفتند و در آنها كيستي مشاهده نگرديد . نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد كه توكسوپلاسما گونديي مي تواند يكي از عوام ل شايع ايجاد سق ط جنين در گوسفند و بزهاي استان كردستان باشد. و با توجه به شيوع آلودگي در گوسفندان و بزها نقش اين دام ها به عنوان منبع آلودگي براي انسان مهم مي باش
Thesis summary